منو سایت
تاريخ:هشتم بهمن 1385 ساعت 10:27   |   کد : 75
يادداشت
دشواري فهم عزاداري هاي امروزي توسط ناظر نگران
معمولا در ایام عاشورا، با رونق عزاداری ها، بحث از تحریفات عاشورا هم جدی می شود. در سال های اخیر که عزاداری ها گسترش یافته، مساله تحریفات هم بیشتر مورد بحث قرار گرفته است....

معمولا در ایام عاشورا، با رونق عزاداری ها، بحث از تحریفات عاشورا هم جدی می شود. در سال های اخیر که عزاداری ها گسترش یافته، مساله تحریفات هم بیشتر مورد بحث قرار گرفته است. برپایی هیئت ها و دسته ها بیرون از مساجد و توسط افرادی که کمتر به مسجد می روند و چندان پایبند به اسلام فقهی نیستند، باعث شده تا تفاوت های این عزاداری ها با اسلام فقهی نمایان تر شود. یک نمونه آن، تصاویر بزرگ از ائمه سردر این هیئت ها است.

مساله تحریفات، مساله تازه ای نیست. اما آنگاه که بناست بر اساس عزاداری ها، یک حرکت اجتماعی صورت گیرد و بهره برداری ایدئولوژیک از آن شود، وجود آنها و تاثیر منفی آنها بر جنبش دینی اصیل نمایان تر می شود. سال گذشته بحثی داشتم در همایش ارتباط شناسی عاشورا، در باره تغییر محتوای عزاداری های محرم از حماسه به تراژدی و از تراژدی به مصیبت، و از عرفان به عشق زمینی. و بعضی از نتایج و پیامدهای این تغییر را هم گفته بودم. هنوز هم بر همان عقیده هستم. اما مساله این است که چرا با وجود اینهمه تاکید علما بر تعارض این نوع از عزاداری ها، باز هم مردم آن را تکرار می کنند. هیئتی های قم که به آیت الله بروجردی گفته بودند که ما تمام سال مقلد شما هستیم جز دهه اول محرم، واقعا باور داشتند که این اعمال، رفتاری ضد دینی است؟ این یکی از پیچیدگی های دینداری ایرانیان است.

عزاداری مطلوب دین، مقتل خوانی است و روضه خوانی و راه اندازی مواکب عزا. اما در کنار این نوع از عزاداری، عزاداری دیگری هم است که سینه زنی دارد و زنجیرزنی و حتی قمه زنی و علم و... و چند سده است که در ایران رواج دارد. هر چند در عزاداری های نوع اول هم تحریف های فراوانی وجود دارد که شهید مطهری در حماسه حسینی به آن اشاره کرده، اما من بر نوع اخیر آن تاکید می کنم و تحریفات آن.

این نوع از عزاداری ها، سنتی ریشه دار و عمیق در زندگی اجتماعی ایرانیان است. آداب و مناسکی دقیق دارد و هر سال هم منظما تکرار می شود. هر شبِ دهه اول روضه ای خاص دارد و در هیئت هایی که مدتی است تشکیل شده، نقش هر فرد هم مشخص است. حتی در نقل (نخل) برداری های یزد، جای هر فرد در زیر نقل مشخص است و کسی که بر بالای نقل سنج می زند و کسی که هدایت میL کند، مشخص است و تقریبا موروثی است.

یک بخش این عزاداری ها، که در این سال ها کانون توجه بوده، و تحریف آلود و خرافی بودن آن مشخص شده، اشعار عزاداری ها است. مثلا: در عزاداری ها موسیقی وارد شده، روضه های دروغی خوانده می شود، نگاهی الوهی به ائمه و فرزندان آنها وجود دارد، برخی از روضه ها در باره زنان اهل بیت عاشقانه است، نگاه صمیمانه ای به ائمه در این عزاداری ها وجود دارد که قداست آنها را تحت الشعاع قرار می دهد.

اما نکته ای که مغفول مانده، این است که در سینه زنی و سایر مراسم عزاداری از این نوع، که بعد مراسمی آن پررنگ است، بیشتر رفتار است که اثر می گذارد تا گفتار. خود سینه زدن و انواع سبک های آن که نظم مشخصی هم دارد، تاثیر روحی را بر عزاداران می گذارد و آنها کمتر دقت می کنند که چه خوانده می شود. وزن و آهنگ شعر بیشتر اثر می گذارد. البته این مساله به این معنا نیست که محتوای اشعار جایی ندارد، ولی به نظرم محتوا نقش درجه دوم دارد. ما در جریان جامعه پذیری مذهبی تقریبا می دانیم که در کربلا چه گذشته و با آن ارتباط عاطفی هم برقرار می کنیم، اشعار هم ما را به همان فضا می برد. اما در عزاداری، تاکید اصلی بر رفتار جمعی منظم عزاداران است و همان رفتار (و نه آنچه گفته می شود) که عزاداری را شکل می دهد.

لذا عزاداران هم چندان توجهی به آنچه گفته می شوند ندارند و اگر دقت کرده باشید، در عزاداری های جدید، کمتر مردم گریه می کنند. بیشتر تباکی است و حالت گریه به خود گرفتن. اما در روضه و در سینه زنی های کمتر آهنگینِ قدیمی، گریه کن بیشتر است که نشانه توجه بیشتر به محتواست و تاثیر اشعار. من این مساله را در طواف هم دیدم که تاکید اصلی روی حرکت است و طواف ذکر خاصی که واجب باشد ندارد (و بهتر از همه شریعتی آن را دیده است).

اما فکر می کنم که علما و صاحب نظران در این باب، بیشتر به عنوان مشاهده کننده و ناظر بیرونی به این نوع از عزاداری ها نگاه کرده اند و لذا نوع ورود آنها به مساله با ورود مردم کوچه و بازار تفاوت اساسی دارد. به همین دلیل است که رفتار آنها را نمی فهمند و دست روی محتوا می گذارند. حرف من این نیست که این عزاداری ها، پسندیده است. بلکه مساله بر فهم نادرست آن است. وقتی خود عزاداران از این نوع عزاداری بیشتر احساس رضایت می کنند تا مقتل خوانی، باید دلایل این رضایت خاطر را درک کرد تا بتوان برای تغییر آن چاره ای اندیشید. تا مانند مردم عادی سینه نزده باشی و زنجیر نزده باشی و در فضای تاریک یک هیئت که بوی عرق تن بلند است، بر سر و سینه نکوبیده باشی و اتمسفر هیئت نگرفته باشدت، نمی توانی حرفی از جنس مخاطبان بزنی و طبیعی است که آنها تو را و حرف تو را نفهمند و بی اعتنا به دغدغه های تو، کار خود را بکنند؛ و تو در این اندیشه که چرا؟

آدرس ايميل شما:
آدرس ايميل دريافت کنندگان