منو سایت
تاريخ:بيستم و دوم بهمن 1389 ساعت 22:15   |   کد : 397
زشت و زيباي خلقيات ايرانيان از نگاه درويش دروغين، آرمينوس وامبري
 

جوادی یگانه، محمدرضا (1389) «زشت و زیبای خلقیات ایرانیان از نگاه درویش دروغین، آرمینوس وامبری» پژوهشنامه. ویژه اخلاق (1). (مرکز تحقیقات استراتژیک). شماره 58. آبان 1389


زشت و زيباي خلقيات ايرانيان از نگاه درويش دروغين، آرمينوس وامبري


اصل مقاله را در اینجا بخوانید


مقدمه

عقب ماندگي ايرانيان، مقوله اي جديد نيست و از اولين آشنايي هاي ايرانيان با غرب، در جريان جنگ هاي ايران و روس، اين احساس ايجاد شده است. اما آنچه در تمام اين دو سده مورد اختلاف بوده، نحوه رفع اين عقب ماندگي بوده است. توجه به خلقيات منفي رفتاري به عنوان يکي از نمودها و همچنين يکي از علت هاي عقب ماندگي، توجهي جديد است که در يکي دو دهه اخير ايجاد شده است. اين موضوع که در ادبيات نظري و نوشته هاي روشنفکري ايرانيان، موضوعي نسبتا جديد است، در نگاه هاي غربيان به جامعه ايراني همواره موجود است. نوع غربياني که به ايران سفر کرده اند و سفرنامه نوشته اند، با توجه به ديدگاه تکامل گرايانه خود، اين نقايص را در رفتارهاي اجتماعي ايرانيان متذکر شده اند.

قطعا فهم سفرنامه نويسان از جامعه پيچيده ايران ناقص و همراه با کژفهمي هاي فراوان همراه بوده است. اکثر آنها با نگاهي تکامل گرايانه و از منظر تمدن غربي به ايران نگريسته اند. اين نگاه تحقيرآميز بويژه در قرون 18 و 19 ميلادي رواج داشته، که اکثر سفرنامه هاي اين طرح به اين دو قرن باز مي گردد. ما معتقد نيستيم که سفرنامه نويسان خارجي، فهم کاملا درستي از جامعه ايران و خلقيات منفي ايرانيان داشته اند و اگر هم اين فهم در آن دوران درست بوده، به جامعه امروز ايراني كاملا مرتبط باشد. اما اکنون از اين نظرات مي توان براي نقد خويشتن استفاده كرد و به اصلاح اكنون خود پرداخت.

در بررسي خلقيات منفي ايرانيان در سفرنامه هاي فرنگيان، يکي از بيشترين انتقادات بر رفتارهاي ايرانيان را آرمينوس وامبري در سفرنامه خود داشته است. او ايرانيان را ترسو، متقلب، پول پرست، دروغگو، متعصب، زودباور، کثيف و غيرقابل تحمل، احمق، ظاهربين، اهل اغراق، خشن و تندمزاج، تنبل، بي نظم، پرحرف، چاپلوس و رياکار، و خرافاتي مي داند. البته او در مقايسه ايرانيان با ترک هاي عثماني و با اهالي آسياي ميانه، برتري هاي ايرانيان را هم ذکر مي کند و در معدودي موارد، برتري آنها را بر اروپاييان هم نشان مي دهد. اما در مجموع، بيشتر نگاهي انتقادي به جامعه ايران دارد. هر چند اين صفات متضاد است و در مناسبت هاي متفاوت به ابعاد متفاوت جامعه ايراني اطلاق شده است.

همچنين موقيعت وامبري پس از بازگشت، در جامعه يهوديان، در انگلستان، و در عثماني، و تاثير عيمق سياسي او در خلق آموزه هاي ضدايراني (توراني گرايي)، نظرات او را داراي اهميتي مي کند که ساير سفرنامه ها از آن بي بهره هستند. به همين دليل، اين مقاله قصد دارد تا علاوه بر بررسي اعتبار مشاهدات وامبري (به عنوان يک نمونه نسبتا مهم و مناسب)، نکات مثبت و منفي ذکر شده در اين سفرنامه را به صورت توصيفي بيان کند.

آدرس ايميل شما:  
آدرس ايميل دريافت کنندگان