منو سایت
تاريخ:بيستم و پنجم خرداد 1389 ساعت 14:45   |   کد : 361
نقد ديگران
آخوند مخالف اعدام شيخ بود/ دکتر موسي حقاني
پاسخ به مقاله «تحليل، جايگزين گزارش هاي تاريخي»
در پاسخ به مطلب منتشر شده شماره ۴۵ همشهري ماه با عنوان تحليل جايگزين گزارش هاي تاريخي(اينجا)، دکتر موسي حقاني و مسعود رضايي نقدهايي نوشته اند، که در شماره ۴۶ همشهري ماه چاپ شده است. البته من نيز به هر دو پاسخ داده ام، که بناست در شماره آينده همشهري ماه چاپ شود (اینجا). اين متن، پاسخ دکتر موسی حقانی است در باره مساله اعدام شیخ فضل الله نوری.مطلب مسعود رضایی را هم در اينجا بخوانيد.


تحليل موسي حقاني از شرايط اعدام شيخ فضل الله نوري

آخوند مخالف اعدام شیخ بود

همشهری ماه. شماره 46. خرداد 1389. صص ۱۸۴-۱۸۵


اعدام شيخ فضل الله نوري و فضاي سياسي حاكم در آن دوره يكي از مهمترين فرازهاي تاريخ سياسي معاصر ايران را تشكيل مي دهد . در كنار جناح بندي هاي نيروهاي مختلفي مذهبي و غير مذهبي در مقابل يكديگر ، موضع گيري چهره هاي مذهبي نيز دربرابر هم حساسيت اين دوره را افزايش داده است. صدور حكم اعدام شيخ از سوي شيخ ابراهيم زنجاني و نقش احتمالي اخوند خراساني در هدايت شيخ ابراهيم زنجاني اين بحث را به يكي از موضوعات مورد چالش تاريخدانان تبديل كرده است . در اين گفتگو موسي حقاني پژوهشگر و محقق تاريخ معاصر ديدگاه خود درباره اين موضوع را قالب پاسخ به مقاله «تحلیل، جایگزین گزارش تاریخی» دکتر جوادی یگانه در شماره گذشته همشهری ماه تشريح مي كند.


اعدام شیخ فضل الله نوری و عدم موضع گیری تند اکثر علما و مراجع وقت درباره این واقعه ، برخی کارشناسان را به این باور رسانده است که در آن دوره بستر مساعدی برای اعدام شیخ فراهم بوده است . اگر قائل به این باشیم که فضای سیاسی _ اجتماعی چندان مخالف سرسخت اعدام شیخ فضل الله نبوده ، تحلیل ما از اوضاع جهت متفاوتی خواهد گرفت . شما از فضای سیاسی _ اجتماعی دوره اعدام شیخ چه ارزیابی دارید؟

فضایی که مرحوم شیخ در ان به شهادت رسید ، فضای خاصی است. پس از فتح تهران در شرایطی که رعب و وحشت حاکم شده بود ، جریان غربگرای حاکم بدنبال تسویه حساب با نیروهای مذهبی برآمد . نگاهی به تحولات بعد از شهادت شیخ و حذف و ترور روحانیون و علما اعم از مشروطه خواه یا مخالف مشروطه نشانگر این است که ، گروهی بدنبال تسویه حساب با روحانیت و اسلام هستند که اولین فرد از این حلقه شیخ فضل الله نوری بود. در آن دوره حاکمیت هم به گروههای مسلح وابسته به جریانات غربگرا بها می دهد بطوریکه این گروهها به راحتی به جان و مال و ناموس مردم تعرض می کنند و اعتراض مردم هم راه به جایی نمی برد. در راس نظمیه هم یپریم خان ارمنی قرار دارد که شخصی افراطی و وابسته به داشناکسیون ارمنستان است که پس از اخراج از ارمنستان به ایران آمده و منویات خود را در این کشور پیاده می کند ،درچنين شرايطي شيخ دستگير ودردادگاهي فرمايشي محاكمه مي شود.هرچند مشروطه خواهان افراطي بنا داشتند شيخ را به عنوان سمبل مخالفت با برنامه هاي خود ازسرراه بردارند اما اين موضوع رابه دليل ترس ازوقوع تحركات مردمي پنهان مي سازند. وقتی حاج شیخ فضل الله بازداشت شد مرحوم علیرضا خان عضد الملک نایب السلطنه بارها مراجعه کرده و پیگیر وضعيت شيخ می شود ، می گویند مساله مهمی نیست و شیخ برای یک پرسش و پاسخ سطحی دعوت شده است و بزودی آزاد خواهد شد . آنها درصددبودند ضمن دادن اطمينان به مردم ونيروهاي طرفدار مرحوم شيخ نسبت به عدم تعرض به جان ايشان آنها را فريب داده وباسرعت وبدون سروصدا ايشان ازبين ببرند .اين اتفاق در عصر 13 رجب رخ داده وآنها شیخ را بی سرو صدا و بدون اینکه بیشتر افراد اطلاع داشته باشند به شهادت می رسانند. البته تعدادي ازطرفداران شيخ كه اندكي قبل از اعدام شیخ از ماجرا مطلع شده درحوالي ميدان حسن آباد جمع می شوند تا به محل نگهداری شیخ حمله کرده و وی را آزاد کنند که البته تا برسند شیخ اعدام شده است.

اما در خصوص عکس العمل علما بخصوص علمای نجف باید گفت که آنها در یک بی خبری از حوادث ايران قرار گرفته بودند. افرادی درنجف بودند که اخبار غلط و جهت دار را به علما می رساندند در این میان نقش سید اسدا الله خرقانی موسس انجمن مخفی درنجف پر رنگ تر از دیگران است . وی یک فضای خاصی حول علما ایجاد کرده و اخبار غیر واقعی به انان می دهد وبسياري از اخبارنيز به وسيله اين افراد سانسور شده واساسا علما ازآن خبرها بي اطلاع باقي مي مانند ازجمله خبر دستگيري حاج شيخ فضل الله نوري . از سوی دیگر سید محمد طباطبایی و سید عبداله بهبهانی هیچکدام در تهران نیستند . یکی در مشهد و دیگری در نجف است ونمي توانند اقدامي دراين زمينه انجام دهند.سيدين بعدها كه خبر شهادت شيخ رامي شنوند بااظهارتاسف اطرافيان خودرا كه درتهران حضور داشتند سرزنش مي كنند كه چطوربابودن شما درتهران شيخ را اعدام كردند. بدین ترتیب در آن دوره هم شاهد یک بی خبری در نجف هستیم وهم اينكه علماي تاثيرگذاردرتهران حضورنداشتند. آن تعداد از علمایی هم که در جریان امور بودند در شرایط رعب و وحشت قرار گرفته بودند . بدین ترتیب می توان نتیجه گرفت که اگر علما اطلاع دقیق و بهنگامی از ماجرای اعدام شیخ داشتند واکنش جدی نشان داده و در مقابل این تصمیم می ایستادند . اما برخی ماجرا را وارونه جلوه می دهند . انها مدعی هستند که عالم بزرگی مانند آخوند خراسانی در صدور حکم اعدام شیخ فضل الله نوری نقش داشته است . این ادعا کاملا دروغ است . یک متنی در روزنامه های آن دوره از آخوند خراسانی به چاپ رسیده است که درصورت صحت انتساب آن به آخوند(هرچند كه اين سند به احتمال زياد جعلي مي باشد) از ان به هیچ وجه بر نمی اید که شیخ را باید اعدام کرد بلکه خاطرات نزدیکان آخوند حکایت از آن دارد كه وقتی خبر شهادت شیخ به آخوندمی رسد رنگ آخوند دگرگون می شود و نزدیک بوده به زمین بخورد . دو مرتبه چنین حالتی به آخوند خراسانی دست می دهد. یکبار زمان شنيدن خبرشهادت شیخ فضل الله نوری و دیگری زمانی که ایران توسط قوای روس اشغال شد.

نقل مرحوم کفایی را سند می دانید؟

مرحوم کفایی بر اساس ضرورتهايي ازجمله حفظ حوزه مشهد با دربارارتباط گرفته بود. این ارتباط از نوع همکاری و سرسپردگی نبوده است . االبته در خاندان کفایی یک استثنایی وجود دارد و آن برادر مرحوم کفایی درنجف است که ارتباط صمیمانه ای با دربار داشته است . در کل ارتباط مرحوم کفایی با دربار دلیلی بر رد خاطره ایشان در موردعكس العمل آخوند نسبت به اعدام شيخ نمی شود.

آخوند خراسانی تا دو سال بعد از اعدام شیخ در قید حیات بوده است و در این مدت اطلاعیه ها و نامه های متعددی صادر کرده اند ولی حتی یک جمله در محکومیت اعدام شیخ فضل الله نگفته اند. این نمی تواند نشانه ای از خشنودی آخوند نسبت به این واقعه باشد؟

بله. ما سند مکتوبی كه صراحتا موضع آخوند دراين خصوص درآن مندرج باشد تاكنون نديده ايم واين به اينمعني نيست كه چنين سندي وجودندارد . حلقه اي دراطراف آخوند وجود دارد كه ازنشر مواضع ايشان برعليه غربگرايان جلو گيري مي كند .براي مثال وقتي آخوند حكم تفسيق سياسي تقي زاده را صادر مي نمايد همين جريان ازانتشارآن به مدت چندماه جلوگيري مي نمايد.اگر نارضايتي آخوند ازماجراي به دارزدن شيخ آشكار ميشدكه اين جريان درآن دوره همه چيز خودرا ازدست مي داد. بااين همه یادآوری چند نکته مهم در این رابطه ضروری است . اولا آخوند توصیه های خیلی جدی برای رسیدگی به وضعیت خانواده شیخ پس ازشهادت ايشان می كنند . حتی فرزند شیخ فضل الله نوری را از نجف به سوی تهران گسیل می کند تا به وضع خانواده رسیدگی کند . ثانیا بررسی مجموعه مواضع آخوند خراسانی پس از فتح تهران وآشكارشدن نيات واقعي غربگرايان نشان می دهد که وی بسیار به دیدگاههای شیخ فضل الله نزدیک شده است . ثالثا اینکه باید به این مهم توجه کرد که تا اوایل سال 1328 هنوز اسداله خرقانی در نجف است و همچنان اطلاعات غلط به مراجع می رساند . نامه ای از ایشان به مستشار السلطنه در دسترس است که واقعیت های مهمی را بازگو می کند . اسداله خرقانی در این نامه می نویسد من در اینجا همچنان تسلط دارم و تا دیر نشده هر چه می خواهید بگوئید تا من در غالب فتوا از علمای نجف بگیرم . این حرفها را اسداله خرقانی می گوید . پس می بینیم که آنموقع جریان اسداله خرقانی در نجف نفوذ داشته است .اما خوشبختانه رفته رفته اخبار ايران به شكل شفاف تري به علماي نجف مي رسد وآنان نيز مواضع روشني را عليه عربگرايان اتخاذ مي نمايند.جالب است بدانيم همان كساني كه شيخ را به دارمي زنند فسيدعبدالله بهبهاني رانيز ترور كرده وتيم هاي ترورخودرا جهت ازبين بردن مراجع نجف به ديار اعزام مي نمايند ونهايتا آخوند خراساني را به طرز مشكوكي مسموم مي نمايند.

پس عرف اهل حوزه نسبت به این موضوع گله مند بودند؟

اقوال شفاهي حاكي ازاين است كه علما ازاين واقعه متاثر شده ومعترضند.همچنين ما شاهد توقف اعدام ها درايران هستيم ،مشروطه خواهان بنا داشتند به مجازات مخالفين مشروطه تعدادزيادي ازعلما رااعدام كنند كه به دستورآخوند جلوي اين امر گرفته مي شود.البته غربگرايان هم ساكت ننشسته واعدام را تبديل به ترور وتبعيد مي نمايند .ملا محمد خمامي ،شيخ علي فومني ،سيدعبدالله بهبهاني و...مورد ترور واقع مي شوند.ملا عبدالله مازندراني وآخوند خراساني درمعرض ترور قرار مي گيرند.

درهرصورت عدم رويت سند نمي تواند دليلي برموافقت بااعدام شيخ ويا رضايت نسبت به آن باشد.

در هر حال عدم رویت سند نمی تواند دلیلی بر موافقت با اعدام شیخ یا رضایت به آن باشد؟

شما به این نکته توجه کنید که مواضع علمای نجف درمشروطه دوم به مرور به مواضع شیخ نزدیک تر شد . بعد از شهادت شیخ فضل الله علمای نجف متوجه می شوند که که جریانی که بنام مشروطه خواهی در صدد حکمرانی است توجه چندانی به اسلام ندارد و بدنبال سو استفاده از اختلاف سلیقه علماست. به همین دلیل می بینیم که در حکم تکفیر تقی زاده مراجع نجف تاکید دارند بر اسلامی بودن مشروطه و لزوم اجرای اصل دوم متمم قانون اساسی که تاکید بر نظارت علما بر قوانین مجلس شورای ملی دارد. جالب است بدانيم وقتی سید عبداله بهبهانی از رهبران مشروطه از طرف آخوند خراسانی مامور به احیای مجلس و همچنین اجرای اصل دوم متمم قانون اساسی می شود ، دوستان اونظير شريف كاشاني به وي می گویند که به ایران بر نگرد ، چون اوضاع ایران خیلی متفاوت شده است . البته گروههای غربگرا هم تمایلی نداشتند سید عبداله بهبهانی به کشور بازگردد ، چون وجود ایشان را مانع پیشبرد اهداف خود می دیدند ، اما سید عبداله چون از طرف اخوند ماموریت داشت به ایران برگشت و تا روزی که ترور شد در راستای احیای مجلس و همچنی اجرای اصل دوم متمم قانون اساسي تلاش کرد . این موارد جزو خواسته های شیخ فضل الله نوری نیز بود . لذا این نشان می دهد که بعد از شهادت شیخ بین مواضع علمای مشروطه خواه و مشروعه خواه یک همگرایی نسبی ایجاد شده بود.

آدرس ايميل شما:  
آدرس ايميل دريافت کنندگان