منو سایت
تاريخ:هجدهم خرداد 1389 ساعت 11:56   |   کد : 359
تاريخ اجتماعي ايران
سئوالات ترم هاي گذشته
 

تير 1386

1. نقش صفويه در تاريخ ايران را از نظر تاثيري که بر هويت ايراني داشت، تحليل کنيد.

2. تفاوت سنت با سنت گرايي در چيست؟ مثال بزنيد.

3. علل همکاري علماي شيعه با پادشاهان قاجار چه بود؟ چرا و توسط چه گروهي اين رابطه در دهه هاي 1340 و 1350 شمسي به هم خورد؟

4. مهمترين عناصر زندگي شهري در ايران قديم از نظر احمد اشرف را نام ببريد.

5. موفقيت ها يا عدم موفقيت انقلاب مشروطه (با تاکيد بر دوران رضاشاه) از نظر مشروطه خواهان (بويژه دموکرات ها) و نيز از نظر ناظر بيروني در ابعاد سياسي، مذهبي، و اجتماعي را ذکر کنيد.

6. راه حل اصلاح ايران از نظر نويسنده سياحت نامه ابراهيم بيگ چيست؟ از نظر شما، چه انتقادي به اين راه حل وارد است.

***

بهمن 1386

1. عصر زرين تمدن ايراني اسلامي کدام دوره است و ويژگي هاي آن کدام است؟ به نظر شما، موانع شکل گيري مجدد اين عصر زرين در دوران حاضر چيست؟ (4 نمره)

2. تفاوت اسلام با اسلام گرايي چيست؟ مثال بزنيد. (2 نمره)

3. چند بعدي بودن شخصيت افراد معرف جامعه ايران به چه معناست؟ يک فرد را مثال بزنيد که معرف شخصيت ايراني باشد و چند بعدي را در آن نشان دهيد. (2 نمره)

4. سلطنت شيعي چه ويژگي هايي دارد و چه تفاوتي با خلافت و پادشاهي دارد؟ (2 نمره)

5. نظريه استبداد ايراني کاتوزيان را بطور خلاصه بيان کنيد. (2 نمره)

***

تير 1387

  1. جایگاه روسیه و انگلیس در اقتصاد ایران در دوره قاجاریه و تغییرات آن بر اساس نظر جان فوران چگونه بوده است. انقلاب مشروطه را بر اساس اين تغييرات تبيين كنيد. (3 نمره)
  2. انواع گروه (و زير گروه) هاي جوانمرد و قلندر در عهد صفوي به بعد را بر اساس تحقيق مهران افشاري نام ببريد. (2 نمره)
  3. نحوه ترکيب استبداد و فره ايزدي در پادشاهي در ايران را توضيح داده و پيوستاري بودن آن را بيان كنيد. (2 نمره)
  4. علل همکاري علماي شيعه با پادشاهان قاجار را بر اساس نظريه سلطنت شيعي تبيين كنيد. (2 نمره)
  5. در دو صفحه بعدي، متن «سند مولفه هاي هويت ملي ايرانيان» كه به صورت رسمي توسط شوراي فرهنگي عمومي ارائه شده، با حذف برخي توضيحات، آمده است. اين متن را بر اساس آنچه در طول ترم در باره هويت ملي ايرانيان بيان شده و نظر خودتان، نقد كنيد و نقاط ضعف و قوت و نقايص و بداعت هاي آن را ذكر كنيد. (3 نمره)

به گزارش خبرگزاري فارس(22 خرداد 1378) ، شوراي فرهنگ عمومي كشور «سند مؤلفهLهاي هويت ملي ايرانيان» را منتشر کرد. متن اين سند چنين است: هويت تلقي از خود يا خود آگاهي فردي و جمعي است و آنگاه كه در برابر ديگري و ديگران ترسيم ميLشود، ماهيت يا وجه تمايز ما از ديگران است و معرف مجموعه عناصر و ويژگيLهايي است كه ديگران فاقد و ما واجد آن ميLباشدم. در تكوين و شناخت هويت، كه در مسير زمان قوام ميLگيرد، تاريخ نقشي كليدي دارد و هويت چونان تكه سنگي كه بر بستر رود ميLغلتد، در تاريخ شكل ميLيابد. در اين سند براي تدوين اجمالي كلانترين مولفهLهاي هويت ملي در ايران امروز، ويژگيLهاي محتوايي و صوري هويت، هر دو مورد توجه قرار گرفته است... به گونهLاي كه انديشه رهبران و متفكران انقلاب اسلامي، به عنوان رستاخيز هويتي تاريخ معاصر ما، مويد چنين نگرشي است. آنان ايراني و اسلامي بودن را از ابعاد جدانشدني كليت وجودي ما دانستهLاند. با اين مفروض عناصر و جوهره هويت ملي ايرانيان عبارتLاند از:

1 - روح معنويت، تعبد و توحيد

دينداري بر محور يكتا پرستي، در ايران سابقهLاي به درازي تاريخ اين سرزمين دارد. ايرانيان باستان، چه در دوران ديني و چه دوره اساطيري، موحد بودهLاند و هيچگاه كثرت و تعداد مبدا آفرينش را نپذيرفتهLاند. معنويت و عبادت ركن اصلي حيات فردي و اجتماعي و عبادتگاه و مساجد، كانون انسجام بخش آنان بوده است. در انتقال به دوران اسلامي، با توحيد ناب منبعث از وحي خاتم رسل، اين ظرفيت، تكامل و ظهور بيش از پيش يافت... اركان فرهنگ ايرانيان همچون علم، عرفان، شعر و مظاهر آنها، خصوصا در معماري و ديگر ميراث فرهنگي و هنري، نماد و نشانه تعالي روح پرستش توحيدي اين ملت در طول تاريخ است. شاعران، هنرمندان، فيلسوفان و ارباب معرفت و اصحاب حوزهLهيا علمي و فرهنگي، آيينهLهاي روشن و صافي حقايق اسلامند.

2 - اسلام مبتني بر معارف قرآن و مودت اهل بيت (ع)

ايرانيان تعاليم قرآن را اخذ و مجدانه در نشر و تنظيم آن كوشيدند. آنان، فارغ از علائق قومي و نژادي، علاقه و ارادت عميقي نسبت به خاندان وحي پيدا كردند و پيروزي دين حضرت خاتمLالانبيا (ص) را پذيرفتند و خصوصا چنگ در حبلLالمتين ولايت زدند... اين احساس به بهترين وجه در لسان اديبان و شاعران ظاهر شد. آنان، رستگاري و نجات را در فهم و عمل به سيره پيامبر و خاندان وحي و پيروي صادقانه از آنان ميLدانستند و قول و فعل و تقرير معصومان را تفصيل و تفسير قرآن كريم، اين معجزه ماندگار الهي، قلمداد ميLنمودند. تجلي اين عشق و ارادات را در ايام سالگرد شهادت يا ولادت ائمه معصوم (ع)... ميLتوان مشاهده كرد. حقيقت اسلام كه گوهر مشترك اديان ابراهيمي است، همچنين در قالب ابواب متعددي از اخلاق و آداب و سنتLهاي حسنه فردي، خانوادگي و اجتماعي، قلهLهاي رفيعي از انسانيت و كرامت را به تصوير ميLكشاند كه همه ايرانيان فارغ از قوم و آيين، بدانLها متصف و متعهدند.

3 - ولايتLمداري

...ايرانيان، خود، هيچگاه حاكمان را به دليل زر و زور و تزويرشان نپذيرفتند و حكومت سلطان را با هدف افزايش معيشت و رفاه صرفا دنيوي اختيار نكردند؛ هر چند كه در اكثر موقعيتLها، استبداد، اين حق را از آنان ستاند. نشانه اين ولايتLمداري آن است كه حتي حاكمان مستبد و نامشروع، رمز بقا و استمرار حكومت خود را تشبث و تظهر به عناوين و نمادهاي ديني و سنتي ميLدانستند و رسما از ظاهر دين عدول نميLكردند. ...پس از انقلاب شكوهمند اسلامي، اين انديشه، خود را در الگوي ممتاز ولايت فقيه بازيافت و اين كشش هويتي ايرانيان را پاسخ داد. ...

4 - سرزمين ايران

ايران سرزميني است كه محل زندگي اقوام مختلف بوده است.... گرچه اطلاق نام ايران به كشوري كه اكنون در آن به سر ميLبريم صورت گرفته است؛ اما ... نام و خاطره ايران سابقه طولاني دارد و در ذهن، حافظه و خاطره قومي مردم سرزمين ما از ديرباز زنده بوده است، اين سرزمين، معنايي فرهنگي و انساني و نه جغرافيايي ومرزي است و مفهومي بسيار عميقLتر از مفهوم دولت - ملت مدرن را تداعي ميLكند. از آنجا كه كشور ما در مقاطع تاريخي مورد يورش و تاخت و تاز قرار گرفته؛ دفاع از سرزمين به مثابه مظهر هويت و عزت ايراني، عامل مهمي در تحكيم و تثبيت وحدت ملي بوده است. بارزترين صورت آن در دفاع هشت ساله ايرانيان از سرزمين خود در برابر متجاوزان بعثي و حاميان آنها متجلي است. اگر به گفتمان مهاجمان به طور اجمال نگاهي افكنيم؛ برخلاف ما كه تجاوزگر را صدام و اربابنش ميLدانستيم و هرگز نامي از ملت عراق نميLبرديم، آنان دشمن خود را ايراني ميLدانستند. بر اين اساس، ما در نگاه دشمن هم هويتي خاص داشتيم كه نه قومي و نه فردي بلكه ملي بود.

5 - زبان و خط پارسي

زبان به عنوان يك عنصر اصلي تمايز بخش، از مولفهLهاي هويت ملي است. ... خدمات متقابل زبان پارسي و عربي دوره اسلامي از اجزاي اين مولفه هويتي ماست چنانكه تا پيش از ورود اسلام كمتر سراغ از زبان فارسي واحد، شفاف و يكپارچهLاي داريم و از سوي ديگر اعتلا و گسترش ظرفيت دروني زبان عربي كه بواسطه تدوين و تنظيم اصول و قواعد و دستور زبان عربي ميسر گشت، مشتاقانه توسط ايرانيان فارسي زبان تحقق يافت. زبان پارسي بر خلاف آنچه گاهي گفته ميLشود، زبان يك قوم نيست. اين زبان به منطقهLاي از مناطق ايران تعلق ندارد بلكه زباني است كه در خراسان آغاز عهد اسلامي قوام يافته و زبان ايران و شرق عالم اسلام شده است. ... خانه وجود ما ايرانيان با اين زبان بنا شده است، و ... هر چه اين زبان پوياتر و با نشاطLتر باشد، استقلال و نشاط ما بيشتر است و اگر ضعف و فتور به آن راه يابد پيوستگي ملي را سست ميLكند...

6 - تمدن و تاريخ ايران

حافظه تاريخي هر ملت راهنماي آينده اوست. ...تاريخ و تمدن ايران از دوره باستان تا پيش از اسلام ...و در دوره اسلامي، آموزگاري آمين براي پذيرش رسالت اين ملت در برقراري حكومت عدل جهاني بوده است. ايران در طول تاريخ مهد شكوفايي و رونق فرهنگي و علمي و طبعا تمدن سازي گرديده است، چه زمان تبادل فرهنگي با هند و يونان و چين و چه آن زمان كه موجد شكوه وصف ناشدني تمدن اسلامي و توليد و تاليف علوم قرآني، فقه، فلسفه، كلام، نجوم، هندسه، رياضيات، طب، شيمي، معماري و صنايع گوناگون و ... در ميان مسلمانان و ساير جهانيان گرديده است.

7 - مهدويت، انتظار و رسالت تاريخي ايرانيان

يكي از ويژگيLهاي برجسته و قابل توجه هويت ملي ايرانيان، اعتقاد آنان به ظهور موعود و منجي عالم و انتظار توام با زمينهLسازي براي اين ظهور است. آداب عمومي و حكمت تاريخي مردم ما به نحوي، كوشش مصرانه براي بسترLسازي ظهور و انتظار فعال در اين عرصه است. الگوي كامل و جامع اين موعود گرايي در فرهنگ ناب شيعي و مهدويت به ايرانيان عرضه و بستر اميد، سازندگي و آينده گرايي آنان شد، قرائن تاريخي و ادله مختلف نشان ميLدهد كه براي ملت ايران، وظيفه مهم و خاصي در ارتباط با ظهور، مقدر گرديده است. اگر وقوع انقلاب اسلامي را در نسبت با رسالت تاريخي ايرانيان در مسير ظهور تعريف نكنيم، از درك حقيقت، ماهيت و چرايي اين رويداد بزرگ غافل ميLمانيم. در واقع، در مسير تكامل هويت مردم ايران، كه در ابتدا به عنوان مردماني موحد و در مرحله دوم، به عنوان مردمي مسلمان و از آن پس، به عنوان مسلمان شيعه شناخته شدهLاند، انقلاب اسلامي به عنوان مرحله چهارم اين تحول تكاملي، ظهور كرده تا رسالت تاريخي مردم ايران را جهت زمينهLسازي براي ظهور حضرت مهدي موعود (عج) و سير در مسير ولايت و انتظار، فعليت و عينيت بخشد. اين ويژگي مهم يكي ا زاركان هويت تاريخي مردم ماست كه رسالت خاصي را براي وارثان اين هويت - يعني همه ايرانيان عدالت جو و آزادي خواه تداعي ميLنمايد.

پيداست كه وحدت ملي حصل جمع جبري عناصري كه ذكر شد نيست اين عناصر همه در هم تنيده و وحدت يافته است. ما ايرانيان در سايه اين وحدت پرورش يافتهLايم...

***

بهمن 1387

  1. نظريه استبداد ايراني را (حداكثر در چهار خط) توضيح داده و نقاط ضعف آن را بيان كنيد.
  2. اصلاحات ديني رضاشاه چه بود؟ آيا اين اصلاحات مد نظر مشروطه خواهان بود؟ و در نهايت آيا اين اصلاحات، امروزه موفق تلقي مي شود يا خير؟
  3. گروه های عمده موجود در بخش شهری ایران در دوره صفويه و قاجار را از نظر فوران و اشرف مقايسه كنيد. فوران كدام گروه ها را نام مي برد كه اشرف يادي از آنها نمي كند؟
  4. ماهيت و جنبه هاي وابستگي ايران در دوره قاجار از نظر فوران را بيان كنيد.
  5. «ايراني رند است»OO به چه معنا است؟

***

شهريور 1388

  1. گروه های عمده موجود در بخش شهری ایران در دوره قاجار را نام ببريد.
  2. مهمترين عناصر مشروعيت بخش (مفهوم هاي ايدئولوژيكي و سياسي) صفويه چه بود؟
  3. جايگاه ايران در عرصه نظام جهاني (و ماهيت وابستگي آن) در دوره قاجاريه چه تفاوتي با دوره قاجاريه پيدا كرده بود؟
  4. نيروهاي اجتماعي درگير در انقلاب مشروطه از نظر فوران كدام بودند؟
  5. استبداد نظامي رضاشاه از نظر فوران به چه معنا است؟

***

بهمن 1388

  1. انواع زمین در دوره صفویه چه بود؟

این چهار نوع را به ترتیب فراوانی و گستردگی در ایران دوره صفویه بنویسید.

  1. هزینه های دولت (دیوانی و نظامی) در ایران دوره صفوی چگونه تامین می شد؟

نام این نوع پرداخت چه بود؟

  1. علل انقلاب مشروطه از نظر جان فوران کدامند؟

علت اساسی از نظر وی چیست؟

  1. جایگاه ایران در نظام جهانی در دوره رضاشاه چه بود و چه تفاوتی با دوره قاجار پیدا کرده بود؟
  2. مناسبات دولت و روحانیت (به تعبیر جان فوران، یا پادشاهی و مرجعیت) را با توجه به لحن و فرادستی و فرودستی زبانی (واقعی و ظاهری) در نامه نگاری های صفحه بعد (بین شاه و مرجع) بررسی کنید و از خلال تغییرات در آن، وقوع انقلاب اسلامی را تبیین کنید.

نامه مقدس اردبیلی به شاه عباس و پاسخ شاه عباس: مقدس اردبيلى (روحانی برجسته ساکن نجف در دوران شاه عباس) در باره شخصى که به علت تقصيرى از ايران فرار كرد ودر نجف از مقدس اردبيلى خواست كه نزد شاه عباس شفاعت كند، نامهOاى به شاه نوشتO به اين مضمون: «بانى ملك عاريتO بداند اگر چه اين مرد اول ظالم بود، اكنون مظلوم مىOنمايد، چنانچه از تقصير او بگذرى، «شايد» حق سبحانه از پارهOاى از تقصيرات توبگذرد. بنده شاه ولايت، اردبيلى» شاه عباس در پاسخ نوشت: «به عرض مىOرساند عباس خدماتى را كه فرموده بوديد به جان منت داشت، بهOتقديم رسانيد، اميد كه اين محب را از دعاى خير فراموش ننماييد. كلب آستان على، عباس»

تلگراف میرزای شیرازی به ناصرالدین شاه قبل از حکم تحریم تنباکو: «به شرف عرض حضور اعلیحضرت اقدس شاهنشاهی خلدالله ملکه می رساند سابقا دعاگو عریضه ای تلگرافا در باب مفاسد مداخله خارجه در داخله مملکت ایران به حضور مبارک عرض نموده بود...کدام مفسده با اختلال قوانین ملت و عدم استقلال سلطنت و تفرق کلیه رعیت و یاس آنها از مراحم ملوکانه برابری می کند؟... مامول از عنایات ملوکانه چنان است که عرایض صادقانه دعاگو را با تامل ملحوظِ نظر انور .. مرحمت فرمایید... الامر الاقدس الاعلی مطاع»

پاسخ ناصرالدین شاه به میرزای شیرازی در باره تلگراف بالا: «جناب! تلگراف شما به حضور ما رسيد، تلگرافي هم سابقاً کرده بوديد، جواب آنرا مفصلاً توسط ميرزا محمودخان مشيرالوزاره کارپرداز سابق بغداد به آنجناب فرستاديم. به جناب امين السلطان فرموديم که فرمايشات را مفصلاً با پست بزودي به آنجناب بنويسد و خواهد فرستاد. البته بعد از ملاحظه آنها خواهيد فهميد که دولت هرگز شان واستقلال و حفظ ناموس و منافع و آزادي رعيت خود را به ديگري نداده است و در کمال سختي نگاه داشته است و خواهد داشت ان شاء اللّه»

تلگراف امام خمینی به شاه، 17 مهر 1341: «حضور مبارك اعليحضرت همايوني. پس از اهداي تحيت و دعا، به طوري كه در روزنامه ها منتشر است، دولت درانجمنهاي ايالتي و ولايتي، «اسلام» را در راي دهندگان و منتخبين شرط نكرده ... است و اين امر موجب نگراني علماي اعلام و ساير طبقات مسلمين است. بر خاطر همايوني مكشوف است كه صلاح مملكت در حفظ احكام دين مبين اسلام و آرامش قلوب است. مستدعي است امر فرماييد مطالبي را كه مخالف ديانت مقدسه و مذهب رسمي مملكت است، از برنامه هاي دولتي و حزبي حذف نمايند، تا موجب دعاگويي ملت مسلمان شود. الداعي: روح الله الموسوي.» (سایر مراجع نیز نامه های مشابهی نوشتند.)

پاسخ شاه به تلگراف مراجع (بجز امام خمینی) در باره موضوع طرح شده در تلگراف بالا: «کاخ سعد آباد. جناب مستطاب حجه الاسلام ... دامت افاضاته، قم. تلگراف جناب عالی واصل شد و از ادعیه خالصانه ای که اظهار داشته اید خوشوقتی و امتنان داریم. پاره ای قوانین که از طرف دولت صادر می شود، چیز تازه ای نیست و یادآور می شویم که ما بیش از هر کس در حفظ شعایر دینی کوشا هستیم و این تلگراف برای دولت ارسال می شود. ضمناً توجه جناب عالی را به وضعیت زمانه و تاریخ و هم چنین به وضع سایر ممالک اسلامی دنیا جلب می نماییم. توفیقات جناب مستطاب را در ترویج مقررات اسلامی و هدایت افکار عوام خواهانیم. 23 مهر ماه 1341 شاه.»

سخنرانی شاه در کرمان، 6 خرداد 1342: «...تمام کسانیکه دزد و غارتگرند... یا دزد روحی هستند یا افراد بدفکر خبیث بدطینتی هستند که اصلا با هر اقدام مفید و خوبی مخالفند.. اگر خواستند این قبیل سمپاشیها را بکنند، آنها را از خودتان دور بکنید و حقیقتا مثل یک حیوان نجس اجازه نزدیکی به خودتان را ندهید...»

سخنرانی امام خمینی در عاشورای (13 خرداد) سال 1342 خطاب به شاه: «چهل و پنج سال از عمرت میرود، یک کمی تامل کن، کمی عبرت بگیر... چرا بی تامل حرف می زنی.. آیا روحانیت حیوان نجس است؟ اگر اینها حیوان نجس هستند، چرا ملت دست آنها را می بوسد؟ خدا كند مراد تو از این جمله که «اینها مثل حیوان نجس هستند» علما و روحانیون نباشد و گرنه تكليف ما با تو مشكل مي شود و تكليف تو مشكل تر مي گردد. نمي تواني زندگي كني...»

آدرس ايميل شما:  
آدرس ايميل دريافت کنندگان