منو سایت
تاريخ:هشتم مهر 1388 ساعت 22:20   |   کد : 298
جامعه شناسي خواندن
نوبت چاپ فراوان و شمارگان اندک/ نقدي بر شيوه انتشار دا
 

پيش از اين مطلبي در پرفروش بودن دا در اين بخش منتشر شده بود. اما اين گزارش،L (به نقل از خبر آنلاين) نقدي دارد در باره اين پرفروش بودن و شگردهاي چاپ در پرفروش نماياندن. اين دو مطلب را در كنار هم بخوانيد.



فرهنگ>کتاب -گویی بالا رفتن میزان تجدید چاپLها بیLآنکه تغییری در تیراژ کتابLها رخ بدهد به روشی بین ناشران تبدیل شده است.

اولین هدفی که برای روی آوردن به این روش از سوی ناشران به ذهن میLرسد، داغ کردن بازار تبلیغات برای آن اثر است. وقتی مخاطب در ردیف کتابLهای چیده شده کتابLهایی را که به چاپ دوازدهم و چهاردهم رسیدهLاند در کنار کتابLهایی که چاپ اول یا نهایتاً چاپ دوم هستند میLبیند، اشتیاق بیشتری برای خرید کتابی که آنLقدر خواننده دارد که به چاپ دوازهم رسیده پیدا میLکند. البته چون در هیچLجای دنیا مرسوم نیست که شمارگان هر نوبت چاپ در کتاب درج شود، مخاطب میLتواند تصور کند کتابی که به چاپ مثلاً دوازدهم رسیده تا به حال حداقل 50 هزار نسخه فروش داشته است. در حالی که بیشتر این کتابLها در هر نوبت چاپ ممکن است بین 500 تا 3000 نسخه تیراژ داشته باشند.

هزینهLهای غیرمنطقی
البته بسیاری از کارشناسان کتاب معتقدند این که در هر نوبت چاپ تیراژ پایینی کتاب چاپ شود از نظر هزینه اصلاً به صرفه نیست. چون واحد چاپLهای شیت (که بیشتر کتابLها با این روش چاپ میLشوند)، حداقل 5000 نسخه است. یعنی اگر کمتر از این تعداد هم سفارش چاپ داده شود، هزینهLهای چاپ معادل همان 5000 نسخه میLشود. بنابراین ناشرانی که خودشان چاپخانه ندارند، برایشان صرف ندارد به اندازه 5000 نسخه هزینه کنند و تعدادی کمتر چاپ کنند. بنابراین برای این که کتابی مثل «دا» به چاپ هفتادم برسد و در هر چاپ (بنا به گفته مدیر انتشارات سوره مهر) فقط 2000 تا 2500 نسخه کتاب چاپ شود، هزینهLهای بسیاری صرف میLشود. مدیا کاشیگر به خبر میLگوید: «بعید میLدانم یک ناشر از نظر مالی برایش صرف داشته باشد چاپLهای متعدد را در تیراژ پایین عرضه کند. حتی اگر ناشر دولتی باشد و بودجه کلانی در اختیار داشته باشد، باز هم مسائل مالی آنLقدر برایش مهم است که این کار را نمیLکند که چاپLهای متعدد را در تیراژ پایین منتشر کنند.» کاشیگر با بسیاری از کارشناسان کتاب در این موضوع که کتابی که به چاپ دوم و سوم میLرسد باید میزان مخاطب خود را تخمین بزند و برLاساس آن شمارگان کتاب را تعیین کند، همLعقیده است و میLگوید: «وقتی کتابی به چاپ بیشتر از دوم میLرسد یعنی پر مخاطب است و برای کتابی مثل «دا» که خوانندگان از آن بسیار استقبال کردهLاند بعید است تا به حال کمتر از نیمLمیلیون نسخه منتشر شده باشد. آنLطور که من در اطرافم دیدم این کتاب با استقبال خوبی برای خواندن مواجه شده است. حتی کسانی را میLشناسم که «دا» را خریده و خواندهLاند، ولی از آن منزجر هستند؛ ولی به هر صورت آن را خریدهLاند.»

زمان محسوب نشده
نکته قابل توجه دیگر در امر چاپ و انتشار کتاب، زمان است. زمان امور فنی، زمان بازاریابی و نیازLسنجی مخاطبان و زمان عرضه کتاب. فریدون، مدیر انتشارات محراب قلم در اینLباره به «خبر» میLگوید: «هر دوره چاپ کتاب حداقل 10 روز برای امور فنی چاپ و صحافی زمان میLبرد. پس اگر فقط بخواهیم زمان سیرفنی چاپ مجدد کتاب را در نظر بگیریم، 70چاپ باید 700 روز زمان ببرد. حال آن که هنوز یک سال هم از انتشار اولین چاپ این کتاب نمیLگذرد. تازه ما برای این 70 چاپ روزهای تعطیل چاپخانه را محسوب نکردیم.» وقتی چاپ کتابی یک نوبت به بازار عرضه میLشود، میزان استقبال مخاطب نشان میLدهد کتاب مستعد به چاپ بعدی رسیدن هست یا خیر. این امر زمانی به اندازه فروش همه یا حداقل 90 درصد کتاب را به خود اختصاص میLدهد و تازه اگر در این صورت باز هم نیاز مخاطب وجود داشته باشد کتاب به چاپ بعدی میLرسد، اما چطور ممکن است در طول کمتر از یکLسال ناشری به این نتیجه برسد کتابش باید هفتادLبار چاپ شود؟ پس این فرایند نیازLسنجی مخاطبان و بازار کی طی شده است؟ این سؤالی است که برای فریدون هم پیش آمده: «در فاصله هر دوره از چاپ، ناشر باید این فرصت را داشته باشد تا میزان نیاز بازار و مخاطبان را بسنجد و ببیند اگر بازار طالب اثر است آن را به چاپ بعدی برساند که این مدت بین 10 روز تا یک ماه طول میLکشد. چطور ممکن است کتابی در این مدت کم به چاپ هفتادم برسد؟ این یعنی هیچ زمانی برای اعلام نیاز مخاطب در نظر گرفته نشده است. واقعیت این است اگر زمان بازاریابی و تعطیلات رسمی را در کنار زمان لازم برای چاپ و صحافی برای هر بار چاپ مجدد کتاب درLنظر بگیریم، حداقل دوLسالLوLنیم تا سه سال زمان لازم است تا پرفروشLترین کتابLها به چاپ هفتادم برسند.»

همه چیز فدای تبلیغات
اما چرا یک ناشر سختی چاپ مکرر را به جان میLخرد و حاضر میLشود هزینهLهای اضافی بپردازد تا کتابش به نوبت چاپ بالاتر برسد؟ بسیاری از کارشناسان معتقدند این کار بیشتر جنبه تبلیغی دارد. فریدون از آن جمله کارشناسان است و میLگوید:«این که کتابی به نوبت چاپ بیشتر برسد بیشتر یک کار تبلیغی است. اما باعث صرف هزینهLهای بسیار میLشود و صرف این هزینه برای یک انتشارات معقول و بهLصرفه نیست، حتی اگر دولتی باشد.»اما تجربه او در امر نشر کتاب به او گوشزد میLکند که لزومی ندارد ناشر برای هر دوره چاپ همه کتاب را به چاپخانه بسپارد. او میLگوید: «حدسی که میLتوان زد این است که ناشر پس از اینکه به استقبال مخاطب پی برد، کتاب را در تیراژ بالا چاپ کرده و به مرور و فقط با تغییر شناسنامهLاش آن را عرضه میLکند. این کار باعث پایین آمدن هزینهLها و مدت زمان چاپ میLشود اما به نوعی کلکLزدن به مخاطب است. به چاپ هفتادم رساندن کتابی آن هم در مدت زمان کمتر از یکسال فقط برای تبلیغ آن کتاب است. تا اینکه کتاب را پرمخاطب و پرفروش نشان داده شود.»البته در دنیای امروز کسی نمیLتواند انتظار داشته باشد کالایی (حتی فرهنگیLاش) از عنصر مهم تبلیغات غافل باشد و این بسیار منطقی است که ناشری برای فروش بیشتر کتابش حتی به بهانه بالابردن سرانه کتابخوانی در کشور، دست به دامان تبلیغات شود. اما حداقل در مورد کتاب که کالایی فرهنگی است و ارزش خاص خودش را دارد، انتظار میLرود روشLهای صادقانهLتری برای تبلیغات درنظر گرفته شود نه اینکه پرفروشی کتاب به روشLهای گوناگون به مخاطب حقنه شود.

 

جدول


آدرس ايميل شما:  
آدرس ايميل دريافت کنندگان