منو سایت
تاريخ:اول فروردين 1387 ساعت 22:03   |   کد : 161
جامعه شناسي خواندن
مصرف ادبي
 

واژه مصرف در ادبيات جامعه شناسي و ادبيات مکتب فرانکفورت اصطلاح رايجي است. به کارگيري واژه مصرف از آن روست که امروزه کتاب يک کالا فرض مي شود، البته يک کالاي فرهنگي. گروهي از نويسندگان کتاب را توليد مي کنند، ناشران آن را منتشر و خوانندگان هم آن را مصرف مي کنند. مکتب فرانکفورت تاکيد بر اين دارد که مصرف کالاهاي فرهنگي باعث تغيير در فرهنگ جامعه مي شود. البته برخي ديگر (از جمله اسکارپيت) فرايند ادبيات را شامل توليد، توزيع و مصرف مي دانند و هر گونه استفاده از ادبيات را (فارغ از دلالت هاي ايدئولوژيک آن) به قصد لذت، مصرف ادبي مي دانند.

مصرف كتاب انواع گوناگوني دارد كه نمي توان همه آنها را خواندن دانست. اسکارپيت (1376)، استفاده از کتاب را به دو دسته ابزاري و غير ابزاري تقسيم مي کند. انواع مصرف ابزاري کتاب از نظر وي عبارت است از: مصرف خودنمايانه كتاب، خريد كتاب به منظور سرمايه گذاري، خريد كتاب از روي عادت، خريد كتاب به دليل وفاداري به يک آرمان يا شخص، و خريد كتاب به عنوان يك کالاي هنري. اين نوع از مصرف كتاب، مصرف اقتصادي است، يعني داشتن، خريد و تصاحب کتاب، و در عين حال عدم استفاده از آن.

اسكارپيت همچنين ميان مصرف کارکردي و مصرف ادبي كتاب تمايز مي گذارد. گاهي كتاب به عنوان ابزاري براي دانستن يا عمل استفاده مي شود و گاه خواندن كتاب به قصد لذت بردن از آن است و هيچ قصد بيروني از مطالعه كتاب موجود نيست. انواع مصرف کارکردي كتاب نيز از نظر وي عبارت است از: کسب اطلاع و گردآوري اسناد و مدارک، کتاب درماني، تمدد اعصاب و ورزش بهداشتي مانند خواندن رمان پليسي، كتاب خواندن براي تاثير بر نظام عصبي مانند تاثير مواد مخدر، مصرف كتاب با کاربرد شهواني، استفاده از كتاب بعنوان متون مبارزاتي، و بعنوان متون خودآموز. در تمام اين موارد، استفاده از کتاب ابتدا براي کسب چيزي غير از خود كتاب است، در حاليكه در مصرف ادبي، هدف اصلي مطالعه كتاب است و البته با خواندن آثار ادبي، تجربه فرد افزوده مي شود و چيزهاي تازه اي مي آموزد و... اما اين موارد غرض اصلي از مطالعه نيست. بلكه هدف اصلي مطالعه آثار ادبي، خود آن آثار ادبي است. در اين تحقيق هر دو نوع مصرف (مصرف ادبي و مصرف کارکردي ادبيات) مورد نظر خواهد بود.

آدرس ايميل شما:  
آدرس ايميل دريافت کنندگان