جوانی، از آرمانگرایی تا ادعای خسارت
گزارش نشست تغییرات سبک زندگی و خلقیات جوانان، در موسسه رحمان
تاريخ : چهارم بهمن 1396 ساعت 20:06   کد : 7838

  «جوانی، از آرمانگرایی تا ادعای خسارت» سخنرانی در نشست: تغییرات سبک زندگی و خلقیات جوانان.  با حضور علی جنادله، علی اشرف سمنانیان و محمدرضا جوادی یگانه. موسسه رحمان.  2 بهمن 1396. گزارش نشست در روزنامه همدلی، 4 بهمن 1396 را در اینجا بخوانید. (گزارش کامل این نشست در روزنامه همشهری 10 بهمن (اینجا) منتشر شده است.)

فردوس شیخ‌الاسلام- همدلی| وقتی برای مسائل جوانان فکری نمی‌کنیم، تغییر سبک زندگی آنها را نمی‌پذیریم و در سطوح گوناگون کارشناسی از ظرفیت جوانان بهره نمی‌بریم، نتیجه این می‌شود که خواسته‌های افراد، تلنبار شده و به شکل اعتراض خود را نشان می‌دهد. در همین زمینه چهارمین نشست از مجموعه نشست‌های جوانان و جوانی در ایران با عنوان «تغییرات سبک زندگی و خلقیات جوانان» با حضور محمدرضا جوادی یگانه، جامعه‌شناس و دانشیار گروه جامعه‌شناسی دانشگاه تهران و علی جنادله، جامعه‌شناس و استادیار دانشکده مطالعات زنان دانشگاه علامه طباطبایی روز گذشته در موسسه رحمان برگزارشد.
در ابتدای نشست «محمدرضا جوادی‌یگانه» سخنانش را با تجمع‌های اخیر با محوریت جوانان شروع کرد و گفت: تجمعات اعتراضی اخیر در شهرهای بزرگ، با محوریت جوانان و گذر آنان از اعتراض‌های رایج نشان داد که چیزی تغییر کرده است. اما چه چیزی تغییر کرده است و چرا؟ براساس نظریه‌ها جوانان باید آرمان‌گراتر باشند، اما با تکیه به مشاهدات تجربی و یافته‌های ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان، جوانان عموما منفی‌تر به جامعه نگاه می‌کنند. به طور مثال متولدان دهه70، 37درصد و متولدان دهه 30، 19درصد موافق تغییر بنیادین وضع اجتماعی و اقتصادی موجود هستند.
جوانان، بیش از آنچه فکر می‌کنیم تغییر کرده‌اند
این جامعه‌شناس توضیح داد: این آمارها و به‌ویژه مشاهدات اخیر نشان می‌دهد چیزی در جوانان تغییر کرده است که به‌ویژه در شهرهای بزرگ به خوبی دیده می‌شود. نسل دهه هفتادی‌ها تفاوت‌هایی جدی‌ با نسل‌های پیشین خود دارد که باید فهمید؛ تفاوت در ارزش‌ها، نگرش‌ها و آرمان‌ها. جوان‌ها، بیشتر از آنچه فکر می‌کنیم، تغییر کرده‌اند. سردرگمی اجتماعی و ابهام در اصول اخلاقی یکی از موارد مهمی‌ است که در جوانان بیش از دیگر سنین دیده می‌شود. همه می‌گویند خوب باشید؛ اما براساس چه اولویت‌بندی باید خوب بود؟ نظام آموزشی ما نتوانسته اولویت ارزشی مشخص کند. معمولا جوان‌ها سالم‌تر هستند. اما جامعه با آن‌ها چه می‌کند که هرچه بیشتر وارد جامعه می‌شوند، بدتر می‌شوند؟ چرا جوانان تقریبا به همه چیز اعتراض دارند؟ تجربیات جوانی که با آرمان‌هایش وارد فضای جامعه شده، به او می‌گوید آرمان‌هایت را بگذار کنار اگر می‌خواهی جلو بروی. جوان، پیشرفت را با آن آرمان‌ها و رویاپردازی‌هایش در تعارض می‌بیند. ساختار اجتماعی یکسره به او یادآوری می‌کند آن نگاه رویاگونه‌ای که به جامعه داشتی، محقق نخواهد شد.
به اعتقاد جوادی‌یگانه، هرچه آدم‌ها بیشتر متوجه این ماجرا می‌شوند، احساس غبن می‌کنند و حالا می‌خواهند خسارت عمر ازدست‌رفته‌شان را از جامعه بگیرند. این فضا باعث می‌شود افراد هرچه مسن‌تر می‌شوند، بی‌رحمانه‌تر با جامعه برخورد کنند. تعداد این آدم‌ها هم افزایش می‌یابد و این خود موجب می‌شود آسیب‌های اجتماعی ما تقریبا در همه زمینه‌ها بالاتر برود. ساختارهایی وجود دارد که مقوم رفتار نادرست هستند. در پیشرفتِ آدم‌ها در برخی موارد سلامت، سخت‌کوشی، پشتکار تقریبا جایی ندارد. گذار از جوانی به میانسالی، این باور را در فرد ایجاد و تقویت می‌کند که دنبال تغییر وضعیت نباش، این‌ها داستان است، بار خودت را ببند و برو.
18میلیون رای ندادند، آن‌ها کجا هستند؟
این استاد جامعه‌شناسی دانشگاه تهران درباره بخشی از مردم که در انتخابات ریاست جمهوری امسال شرکت نکرده بودند، گفت: من در جامعه ایران یک پیش‌لرزه می‌بینم؛ تجمعات اعتراضی نشان داد که جامعه ما با گسل‌هایی روبه‌روست؛ وضعیت اقتصادی، نارضایتیِ عمومی از سرِ دیده نشدن، تبعیض‌های مختلف اجتماعی. در انتخابات اخیر، 18میلیون رای ندادند. آن‌ها کجا هستند؟ حرف‌های‌شان چیست؟ این گسل‌ها الان فعال شده‌اند و می‌توانند روی همدیگر تاثیر بگذارند. به تازگی ما با پیش‌لرزه‌ای روبه‌رو شدیم که می‌تواند یک فرصت باشد. باید درباره راهکارهای هرکدام از این گسل‌ها اندیشید و کار کرد. بالاخره جامعه ایران وارد دوره تازه‌ای شده. می‌توانیم آن را به عنوان واقعیت بپذیریم، می‌توانیم بگوییم یک رویدادی بود که تمام شد و رفت، می‌توانیم بگوییم یک جناح سیاسی، علیه یک جناح سیاسی دیگر راه انداخت و... به نظر من این اتفاق، بزرگ‌تر از چیزی بود که فکر می‌کنیم. اگر این گسل‌ها و نارضایتی عمومی را به عنوان واقعیت نپذیریم، کشور با مشکلاتی جدی روبه‌رو خواهد شد. نمی‌دانم راهکار چیست. همین که واقعیت را بپذیریم، شناخت مسئله، خودش اهمیت دارد.
ساختارها، سبک زندگی جوانان را تغییر می‌دهند
در ادامه «علی جنادله» هم به موضوع سبک زندگی و خلقیات جوانان پرداخت و گفت: سبک زندگی، واژه‌ای‌ ا‌ست معطوف به تکثر، اما خلقیات در ادبیات ما بیشتر ناظر به همگونی ا‌ست. بسیاری دیدگاه‌ها از نوسازی به این سو، تلاش کردند مبنای توسعه‌یافتگی یا توسعه‌نیافتگی را بر ویژگی‌های فرهنگی بگذارند. بحث خلقیات به نوعی اندیشه و ایده در جامعه ما تبدیل شده و برخی افراد، مسائل اجتماعی کشور را با آن تبیین می‌کنند؛ هم در سطوح سیاست‌گذاران و هم در سطوح دانشگاهی. از دل این رویکرد است که مهندسی فرهنگی و فرهنگ‌سازی درمی‌آید که نگاهی آسیب‌شناسانه به تغییرات دارد و از علل و عوامل ساختاری غافل می‌شویم. در نگاه آسیب‌شناسانه، عموما تغییرات را منفی به شمار می‌آوریم و در علت و راهکار، دنبال جامعه‌پذیری نامناسب می‌رویم. گرچه این تغییرات، با آسیب هم همراه بوده است. 
به عقیده جنادله، ساختارهای کلان جامعه، سبک زندگی جوانان را تغییر می‌دهند و به نظر من بخش عمده‌ای از تغییراتِ رخ داده در سبک زندگی جوانان، برآیند تعامل عاملیت و محدودیت‌های ساختاری موجود در جامعه ماست. ارزش‌هایی که فرهنگ رسمی دارد یاد می‌دهد، با ارزش‌هایی که فرهنگ غیررسمی آموزش می‌دهد، زمین تا آسمان متفاوت است. باید ارزش‌ها و الگوهای رفتاریِ تازه جوانان را به مثابه استراتژی‌های خلاقانه جوانان در مواجهه با محدودیت‌های ساختاری تلقی بکنیم. بیشترِ الگوهایی که جوانان در پیش می‌گیرند، اغلب از سر اضطرار است، نه اختیار و اراده. اما بعد، به گزینه در دسترس تبدیل می‌شوند. این جامعه‌شناس ادامه داد: اگر چنین تبیینی را در پیش بگیریم، آنگاه در سیاست‌گذاری‌های‌مان دیگر جوانان، تغییر فرهنگ و ارزش‌های جوانان، کنترل جوانان و... محوریت نخواهند داشت؛ بلکه علل ساختاری، مورد توجه قرار می‌گیرد. در مواجهه با محدودیت‌های ساختاری، سبک زندگی جوانان را پس از انقلاب، در سه دوره تفکیک می‌کنم؛ زیرزمینی شدن زندگی، مصرفی شدن و مقاومت نمادین، و اکنون وارد مرحله تازه‌ای شده‌ایم که مرحله کنش‌گری ا‌ست؛ جوانان با کنش‌های آشکار مقاومت و هویت خود را نشان می‌دهند. نگاهی که در میان آکادمیسین‌ها و رسانه‌ها سلطه دارد، تفاوت نسل جوان را با نسل پیشین‌اش شکاف نسلی می‌پندارد. بله! تفاوت وجود دارد، اما الزاما شکاف نیست. تفاوت‌های همراه با تفاهم است. الان در وضعیت متکثری هستیم که به آسانی نمی‌شود از ارزش‌های معیار صحبت کرد. در نهایت می‌توانیم بگوییم افراد، هدف‌مند و اصول‌گرا باشند، اما نمی‌شود هدف و اصول مشخصی را برای همگان تعیین کرد.
در آستانه وضعیت تازه‌ای در جامعه هستیم
این استاد دانشگاه تهران گفت: من هم با دکتر جوادی یگانه موافقم که در آستانه وضعیت تازه‌ای در جامعه هستیم. فعال شدن گسل‌هایی که وجود داشتند، اما دیده نمی‌شدند. ما همه تفاوت‌ها را ذیل دو اردوگاه اصلی راست و چپ تقسیم کردیم (ذیل عنوان‌های مختلف). اما هر دو این اردوگاه‌ها در یک مورد شبیه به هم بودند؛ امیدها، آرزوها، مقاومت‌ها و مطالباتی را در نظر می‌گرفتند که در چارچوب همان دوگانه قرار بگیرد. در رقابت‌های سیاسی، اندک اندک منازعات و مطالبات واقعی و عینی سربرآورد، مانند مطالبات زنان، حقوق اقلیت‌های قومی و مذهبی و... نیروهای تازه‌ای که در هر دو اردوگاه چندان دیده نمی‌شدند، سر برآوردند و چهار نیروی مهم در رقابت‌های سیاسی تعیین‌کننده شدند: اقشار فرودست اقتصادی، قومیت‌ها، زنان، جوانان. خود این وضعیت بحران نیست، آنچه مطرح شدن این مطالبات را تبدیل به بحران یا عدم بحران می‌کند، پاسخی‌ است که به آن‌ها می‌دهیم. جریان‌های عمده سیاسی باید به آن‌ها توجه جدی نشان دهند. و جدای از این موارد، بحران‌های زیست‌محیطی نیز بسیار مهم هستند که در صورت نادیده گرفته شدن، گریبان همه ما را خواهد گرفت.