منتشر شده در سایت شفقنا. 3 آذر 1395. (اینجا)
شفقنا زندگی- اگر بخواهیم اهمیت کتاب را به صورت شعار بیان کنیم باید بگوییم «آب، نان، کتاب»؛ کتاب باید جزو یکی از مهمترین نیازهای اساسی انسان باشد.
بابک زمانی نویسنده رمان «بعد از ابر» در گفتگو با خبرنگار شفقنا زندگی، بیان کرد: ایران یکی از کشورهایی است که کمترین سرانه مطالعه را دارد و این چیزی نیست که بر کسی پوشیده باشد.
وی با اشاره به اینکه پایین بودن سرانه مطالعه در ایران به دلایل جامعه شناختی و مشکلات بازار نشر بر می گردد توضیح داد: دلیل جامعه شناختی را می توان در سه مقوله خانواده، مدرسه و جامعه بررسی کرد. قشر وسیعی از پدر و مادرهای نسل قبل سطح سواد پایینی داشتند لذا نتوانستند نسل ما را با کتاب آشنا کنند. حال نسل ما که قرار است پدر و مادرهای آینده باشند باید اهمیت کتاب را به فرزندان خود انتقال دهند به این شکل که در کنار خریدهای دیگر کتاب را هم در سبد خریدشان بگنجانند حتی اگر آن را نخوانند، تا کتاب واژه غریبی برای نسل بعد نباشد.
«آب، نان، کتاب»
این نویسنده افزود: اگر بخواهیم اهمیت کتاب را به صورت شعار بیان کنیم باید بگوییم «آب، نان، کتاب»؛ کتاب باید جزو یکی از مهمترین نیازهای اساسی انسان باشد و این آرمان گرایانه نیست یعنی باید اتفاق بیفتد. هر فردی باید از حقوق ماهیانه خود مبلغی را برای خرید کتاب کنار بگذارد تا فرزندش ببیند و یاد بگیرد.
او ادامه داد: مدرسه نیز فقط به دانش آموزان کتاب درسی را القا می کند و به آنها می گویند درس بخوانید، نمی گویند کتاب بخوانید. مشکلی که وجود دارد این است که بسیاری از افراد در ایران تمایز بین کتاب درسی و غیر درسی را متوجه نمی شوند. درس خوان بودن با کتابخوان بودن بسیار متفاوت است. درس خواندن می تواند فردی را برای یک شغل مناسب در آینده پرورش دهد و تربیت کند اما برای بالا بردن سطح شعور اجتماعی حتما باید کتاب های غیر درسی خوانده شود.
توجه به هوش اجتماعی دانش آموزان
زمانی اظهار داشت:در مدارس صرفا نباید روی آی کیوی دانش آموزان کار کرد بلکه باید به هوش محیطی و اجتماعی آنها نیز توجه کرد، چون بیشترین ضربه ای که می خوریم از نداشتن هوش اجتماعی است. برای آینده یک جامعه سواد درسی نمی تواند ملاک خوبی باشد، اگر می بینیم که در بعضی از کشورها افراد از لحاظ شعور اجتماعی بالا هستند به این دلیل است که فقط به تحصیلات آکادمیک توجه نکردند. تعداد کسانی که در کشورهای اروپایی و آمریکایی تحصیلات آکادمیک ندارند نسبت به ایران بیشتر است ولی در عین حال از نظر رفتار اجتماعی نرمال تر هستند. به نظر من باید در مدارس مدت زمانی را در نظر بگیرند به نام «زنگ مطالعه آزاد» یا «زنگ داستان» و در این مدت کتاب های غیر درسی بخوانند.
شهرهایی که کتابخانه ندارند
وی یادآور شد: در همه شهرهای ایران شرایط کتابخوانی مهیا نیست، در بسیاری از شهرها اصلا کتابخانه ای به چشم نمی آید و اگر هم باشد شرایط دسترسی مردم به آنها دشوار است. باید به کتابخانه ها بودجه بیشتری تزریق شود، کتاب ها به روز و استفاده از آنها صددرصد رایگان شود، چون از نظر مالی حق عضویت ماهانه برای بسیاری از افراد مشکل است. متاسفانه مسولان و نهادهای متولی امر کتاب و کتابخوانی به تمایلات مردم جهت می دهند، از یک ژانر خاص حمایت می کنند و یا مردم را تشویق می کنند که ژانر خاصی را مطالعه کنند. این اتفاقات نتایج خوبی ندارد و اثرات معکوس باقی می گذارد.
کتاب هایی که نباید بخوانیم
نویسنده «بعد از ابر» به مسئله ترس از کتاب اشاره کرد و گفت: برخی از کتاب ها با عنوان «نباید آنها را بخوانیم» در جامعه جا افتاده اند، مثلا در مورد برخی نویسندگان ادبی؛ این دیدگاه موجب ایجاد تصور غلطی از مطالعه ی برخی ژانرهای ادبی شده است. ما یک کتاب را می خوانیم یا به نتیجه می رسیم یا نمی رسیم. باید به مردم آموزش دهیم که به دنبال حقیقت باشند. کتاب های مختلف باید خوانده شوند و افراد خودشان به نتیجه برسند نه اینکه دیگران بگویند چه کتابی را بخوانند و چه کتابی را نخوانند.
کتاب؛ کالای لوکس ایرانی
وی یکی از مشکلات بازار نشر را گرانی کتاب دانست و بیان کرد: در حال حاضر در ایران، کتاب به عنوان یک کالای لوکس شناخته می شود. جوانی که شاید ماهانه ۲۰۰ هزار تومان درآمد داشته باشد چگونه می تواند یک کتاب ۴۰ هزار تومانی بخرد. طبیعتا برای او سنگین است.
زمانی مسئله سانسور کتاب را نیز مشکل دیگری عنوان کرد و افزود: به دلیل سانسور کردن محتوای کتاب ها تمایلات افراد به مطالعه کم می شود. اگر این مسائل حل شوند می توانند به رشد کتابخوانی کمک کنند. هرچند فعلا دغدغه ما ترغیب مردم به کتابخوانی نیست بلکه این است که همان تعداد کتابخوان را حفظ کنیم و از دست ندهیم.
ژاپن رکورددار میزان بالای سرانه مطالعه
این نویسنده در پایان خاطرنشان کرد: بیشترین سرانه مطالعه در جهان نزدیک به یک ساعت، در کشورهای ژاپن، انگلستان و فنلاند است، در حالی که در ایران آنطور که گفته شده چند دقیقه در سال برای هر فرد است؛ مطالعاتی هم که مردم ایران دارند بیشتر تیتروار است. متاسفانه مشکلی که برای مطالعه در ایران پیش آمده این است که مطالعه ی ما ویکی پدیایی است و منظور این است که فقط تیترها را می خوانیم. ما باید کتاب را برای تاثیر در زندگی خودمان بخوانیم نه برای دیگران. همچنان که می گویند یک تیم ورزشی باید از پایه قوی شود تا بهترین نتیجه را داشته باشد ، اصلی ترین و بهترین کار این است که ما نیزدر زمینه کتاب از دوره دبستان شروع کنیم، هرچند این نتایج زود بازده نیست و مدت زمانی طول می کشد لذا به برنامه های بلند مدت نیاز است.