دروغ در سفرنامه ها
گزارش نشست برگزارشده/ سایت دنیای سفر
تاريخ : بيستم و هشتم دی 1394 ساعت 13:47   کد : 7732
 منتشرشده در سایت دنیای سفر. مینا رشیدی. 26 دی 1394 (اینجا)

تذکر: عنوان انتخاب شده توسط این سایت، «سفرنامه نویسان فرنگی ایرانیان را دروغگو می پنداشتند» است که با آنچه من ذکر کردم تطابق ندارد. 



اولین نشست از سری نشست های «اخلاق ایرانی از منظر سفرنامه نویسان» 22 دی ماه 1394 توسط گروه اخلاق جامعه شناسی و با همکاری پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.

در این نشست دکتر محمدرضا جوادی یگانه، رییس پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات و استادیار گروه جامعه شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران با بررسی خلقیات منفی ایرانیان در سفرنامه های فرنگی از انتشار مجموعه ای با نام «ایرانیان در زمانه پادشاهی» در 10 جلد خبر داد.

این مجموعه با حمایت وزارت کشور از اولین گزارش های فرهنگی در مورد ایرانیان - نظیر سفرنامه ها، مجموعه اسناد و کتب سفارت خانه ها، نامه ها، گزارش های مکتوب، کتاب های تحقیقی فرنگیان - آغاز می شود و تا زمان پیروزی انقلاب ادامه می یابد.

وی در ادامه اضافه کرد: قطعا تمام بخش هایی که به خلق و خوی منفی ایرانیان بر می گردد، مجوز انتشار و چاپ نمی گیرد.

محمدرضا جوادی یگانه با بررسی 500 کتاب و گزارش فرهنگی، یک میلیون چهارصد و بیست و شش هزار کلمه از خلقیات منفی ایرانیان استخراج کرده و می گوید: از بین این مقدار جبر و استبداد با 116، تعصب نسبت به بیگانگان 89، فساد دولتی 82، تعصب نسبت به اقلیت دینی 75، دزدی، غارت و باج گیری 70، مجازات سخت 43، خرافه پرستی 35، عدم رعایت حقوق زنان 33، رشوه خواری 32، عدم رعایت بهداشت 30، ترس و محافظه کاری 28، فقدان امنیت 25، دروغگویی 24 هزار کلمه را در تمام سفرنامه های فرنگی به خود اختصاص داده است. قرار گرفتن دروغ در رتبه 13 نشان از این واقعیت دارد که بیگانگان دروغ را مساله نخست در خلقیات منفی ایرانیان ندیده اند.

پژوهش ها و نظر سنجی های علمی در مورد دروغ چه می گویند؟

رییس پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات تصریح کرد: بر اساس نظر سنجی های ملی و داده های سرمایه اجتماعی، دروغ امروز نیز در جامعه ایرانی به حیات خود ادامه می دهد.

وی در ادامه افزود: بر اساس نظرسنجی تلفنی 1200 نمونه ای سال 1386 مرکز مطالعات تحقیقات اسلامی روزنامه همشهری در تهران، مشخص شد 99 درصد مردم معتقدند دروغ در جامعه وجود دارد و یک درصد باقی مانده نیز بیان کردند، نمی دانند دروغ در جامعه رواج دارد یا نه! علاوه بر این، بر اساس داده های سرمایه اجتماعی اولین ویژگی منفی رایج در بین مردم دروغگویی است. پس از آن حرص، فریب و تقلب و تظاهر و درویی از مهمترین ویژگی های منفی بعدی به شمار می روند. همچنین، بر اساس پژوهش ایسپا که شورای اجتماعی کشور در اردیبهشت 1393 با ده هزار نمونه در سطحی ملی انجام داد، مشخص شد میزان رواج دروغ بعد از فقر و اعتیاد به موارد مخدر مهمترین پدیده ایست که مردم آن را در جامعه رایج می دانند.

تمام آنچه گفته شد نشان از رواج دروغگویی و سیر نزولی صداقت در میان جامعه ایرانی حکایت می کند.

اما به راستی دروغ چیست؟

این استاد دانشگاه تهران در تعریف دروغ آن را گفتاری می داند که در آن گوینده می داند که خلاف واقع می گوید و احتمال می دهد شنونده نمی داند. اما مفهوم دروغ می تواند فراتر از این معنی باشد. دروغ نگفتن می تواند به معنی گفتن واقعیت، گفتن همه واقعیت و نگفتن هر چیزی به غیر از واقعیت باشد. بر طبق این تعریف گفتن بخشی از واقعیت دروغ تلقی می شود بنابراین اخبار برخی از رسانه ها از این منظر می تواند دروغ پنداشته شود.

محمدرضا جوادی یگانه اظهار کرد: دروغ پدیده پیچیده ای است که می تواند خود را در قالب های گوناگونی نشان دهد. از نگفتن تمام حقیقت، دروغ مصلحت آمیز، دروغ های پدرمابانه، بهانه و توجیح گرفته، تا دروغ گفتن در بحران ها، دروغ گفتن به دروغگویان، به بیماران و منتظران، به دشمنان، یا دروغ گفتن برای مصلحت عموم، در حمایت از برخی از افراد و موکلان، و یا به منظور انجام پژوهش های فریب کارانه همگی دروغ هایی هستند که در قالب های مختلف شکل می گیرند.

نمونه هایی از سفرنامه های فرنگیان در باب دروغگو بودن ایرانیان

رییس پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات بیان کرد: سفرنامه نویسان فرنگی در بیان و توصیف خلقیات منفی ایرانیان و یا ارائه گزارش از آن به 3 شیوه عمل کرده اند. در جایی تنها یک مورد عینی را گزارش می کنند. در جایی دیگر با مشاهده و آوردن یک مورد عینی موضوعی را به تمام جامعه تعمیم می دهند و در برخی موارد نیز بدون آوردن نمونه و مشاهده ای عینی، موضوعی را به تمام جامعه آن زمان تعمیم داده اند.

وی در بیان تفاوت های موجود در سفرنامه ی فرنگیان قبل و بعد از اسلام گفت: در سفرنامه های قبل از اسلام بر خلاف سفرنامه های پس از اسلام بر انزجار ایرانیان از دروغ و دروغگویی اشاره شده است؛ با این حال شاهدی مبنی بر رواج صداقت و راستگویی پیش از اسلام در دست نیست. برخی حتی معتقدند دعای داریوش مبنی بر در امان داشتن ایران از «دروغ، خشکسالی و سپاه دشمن» نشان از عدم وجود صداقت و راستگویی آن زمان دارد.

سفرنامه فرنگیان قبل از اسلام

هرودوت مورخ یونانی در سفرنامه خود می نویسد: به عقیده پارس ها بدترین و ننگین ترین کارها دروغ گفتن است و پس از آن قرض گرفتن است زیرا کسی که قرض می کند گاه مجبور می شود دروغ بگوید.

سفرنامه فرنگیان بعد از اسلام

  • کولاژ، مهندس مکانیک چکوسلواک همراه میرزا کوچک خان

اروپاییان در بیشتر مواقع تعارفات و جمله های معمولی را هنگام ملاقات نموداری از غیرصمیمی بودن فرد می دانند و به این سبب ایرانیان را حیله گر و غیر قابل اعتماد تصور می کنند. نمی توانم که بگویم که ایرانی ها در زندگی خصوصی نیرنگ باز تر از ما هستند. زمانی که دوستی واقعی با کسی را در پیش می گیرند بی تزویرند و برادرانه از شما مواظبت می کنند.

  • فرانکلین، افسر انگلیسی

زکی خان برای هریک از خان هایی که در ارگ بودند، نامه ای نوشت و در آن به قرآن سوگند یاد کرد که اگر از ارگ خارج شوند کاملا در امان خواهند بود و یک مو از سر ایشان کم نخواهد شد. زکی خان در همان حال به عده ای از سربازان کاملا مورد اعتماد خود دستور داد به محض خروج هر یک از خان ها، او را دستگیر کنند و به قتل برسانند […]

  • تلگراف چی فرنگی، مامور فرنگی خط تلگرام

در شب، شغالی توی چاپارخانه عقب جوجه آمده با تپانچه زده شد. در صبح معلوم شد که شغال فانوس بنده را هم برده است. یعنی یکی از نوکرها فانوس را فروخته که با پول آن قمار کند. پول را که باخت گفت شغال برد.

  • سرگرد بن تان، افسر فرانسوی و معلم ارتش نظام عباس میرزا

به من قول داد در ایران زندگی راحت تر و خوش تری خواهم داشت و اظهار می کرد که روس ها حتی جرات نگاه کردن به ایرانیان را ندارند و از فتوحات ایرانیان می گفت. در این موقع فهمیدم که ایرانیان تا چه حد گزافه گو، لافزن و دروغگو هستند و از آن پس، هر روز بیشتر متوجه این موضوع گشتم.

  • کنت سیموئیچ وزیر مختار روسیه

صادق خان شقاقی که داعیه سلطنت داشت، پس از چند بار کوشش بیهوده برای تصرف تاج و تخت ناچار تسلیم شد و به اطمینان یکی از سوگندهای دروغ که در ایران رایج است، جان خود را به باد داد. شاه سوگند خورده بود که دست خود به خون او نیالاید و بیچاره به این امید تسلیم شد […]

  • مکاتبات وزارت خارجه آمریکا (اسناد لانه جاسوسی)

نگرش یک ایرانی به حادثه ای واقعی همان قدر به عین واقعیت بستگی دارد که به آنچه که ممکن بود اتفاق افتد، انچه که اتفاق می افتد و آنچه که ناظر میل دارد اتفاق افتد و آنچه نقل کننده فکر می کند که شنونده مایل باشد اتفاق افتاده باشد.

  • مکاتبات وزارت خارجه انگلستان

از جهت صفات دروغگویی و عدم رعایت اصول اخلاقی، حتی در کشوری که حقیقت گویی و درستی چندان احترامی ندارد، معروف و مشهود بود و بنابراین انجام معامله با اتابک اعظم همیشه دشوار و چه بسا خطرناک بود […]

  • سرجان ملکم، سفیر حکومت هند بریتانیا

بالجمله طباع ایلیات خیلی مختلف است با اهالی شهرها. ایلیات نیز حسنات و قبایح مخصوص به خود را دارد. مردمی صادق و مهمان دوست و رشیدند، لاکن بی ادب و سخت مزاج و شدید العمل اند. چون ضرورت به دروغ و فریب و حیله ندارند، احتیاج به استعمال آن هم ندارند و این عیوبشان کمتر از مردم شهر است.

  • اوژن فلاندن، نقاش و سیاح فرانسوی

چارواداران کلیه معتاد به دروغگویی هستند و تنها برای نفع شخصی کار می کنند.

  • سولتیکف، نقاش روسی

بالاخره دروغ طوری در عادات ایرانیان این طبقه (بازرگانان) و می توانیم بگوییم دیگر طبقات ریشه دوانیده، که اگر برای آنها اتفاق افتد که قول خود را نگه داری نمایند مانند آنکه نادرترین و قابل توجه ترین اعمال را انجام داده باشند، پاداش در خواست خواهند نمود.

  • رابینو، کنسول بریتانیا در رشت و کرمانشاه

در دوره فرمانروایان فاسد اکثر دهقانان ایران، مردمی دروغگو، نالایق، حقه باز و پست بودند و برای فرار از شکنجه های دائمی به نادرستی و نیرنگ متوصل می شدند. این صفات آنقدر در آنها ریشه دوانده بود که چنانچه در دروغ گفتن سودی عاید خود می دیدند، راضی به اظهار حقیقت نمی شدند

 

  • شاردن، تاجر فرانسوی

 

این جماعت (ایرانی ها) محیل ترین، مزورترین، فریبکارترین، متملق ترین اقوام جهانند […] ایرانیان در دغلکاری، فریب زنی، دروغگویی سخت دلیر و بی باکند. برای جلب کمترین سود و دفع و رفع کوچکترین زیان، ده ها سوگند می خورند.

  • فرانکلین افسر انگلیسی

آن ها بزرگ ترین دروغ پردازان جهانند. با حالتی موقر و بی پروا خلاف اخلاق می شوند. اگر مچشان گیر بیفتد، فورا سعی می کنند موضوع را به شوخی برگزار کنند. آنها حتی اعتراف دارند که اگر دروغ گفتن برایشان متضمن نفعی است ایراد ندارد و […]

  • سرجان ملکم، سفیر حکومت هند بریتانیا

دروغگویی و دورویی ایرانیان ضرب المثل است و خود اهالی مملکت نیز از این معنی انکار ندارند.

  • تانکوانی، مترجم هیات ژنرال کاردان فرانسوی

ایرانیان در پشت این ظاهر مودب و مهربان، قیافه فریبنده ای دارند. فاقد صداقت و راستی اند. آنها اهل تزویر، پنهان کار، لاف زن و بسیار دروغگو هستند.

  • سرهنگ دروویل، نظامی فرانسوی

[…] اگر در نظر گیریم که این قضات با محیل ترین و دروغزن ترین اشخاص دنیا سروکار دارند به مهارت و دقت آنها در امر داوری بهتر پی می بریم. در ایران دادن شهادت دروغ امری معمول ولی بسیار خطرناک است.

  • پولاک، پزشک اتریشی ناصرالدین شاه

ایرانی با وجود اینکه هر جمله ای را موکد ادا می کند، به راستگویی چندان پایبند نیست و از هنگامی که سعدی گفت «هر دروغ مصلحت آمیز به از راست فتنه انگیز» هر دروغ و دغلی را مصلحت آمیز قلمداد می کند.

  • دکتر ویلز (ویلس)، پزشک انگلیسی

گرچه ایرانیان بسیار دروغگو هستند ولی گاه ختم دعاوی به قسم منتهی می گردد.

[…] در چنین مملکتی که مرکز دروغ و فساد است […]

با وجود اینهمه خصایل نیک، با کمال تاسف مجبورم اذعان کنم که اکثر ایرانیان دروغگو هستند و تظاهر به آنچه که واقعا نیستند می کنند. اصولا همه شرقی ها اهل تعارف و گزافه گویند […]

  • اولیویه، پزشک و سیاست مدار فرانسوی

[…] ایرانیان از عثمانیان پوشیده دل تر، مکارتر و عیارتر و خودجای کن تر و مزاح گوی ترند. در شکستن پیمان و دروغ آموخته ترند چون بر تملق و چاپلوسی عادت کرده اند. […]

  • اسپرینگ رایس، دبیر دوم سفارت انگلیس در تهران

در این قسمت از دنیا مسموعات شرط نیست و انسان تا آنچه را که شنیده به چشم ندیده نباید باورش کند.

این استاد دانشگاه تهران بر این باور است که دروغ در سفرنامه های فرنگیان در شرایط زمانی و مکانی مختلف دارای انواع متفاوتی است. دروغ برای کسب منفعت خود فرد، دروغ بر سر دلسوزی و نوع دوستی به نفع طرف مقابل، دروغ از سر ضعف، ترس و زیان، دروغ به عنوان تعارف و چاپلوسی، دروغ به عنوان تقیه و مصلحت، دروغ به عنوان شوخی، دروغ به عنوان تفریح فکری و ورزش معنوی، دروغ به عنوان اغراق، دروغ به عنوان ابهام و عدم شناخت، دروغ به عنوان حفظ ظاهر، دروغ در برابر بیگانگان، مباهته، سوگند دروغ، دروغ های سیاست مداران و سانسور همگی از انواع دروغی است که در سفرنامه های فرنگیان به آنها اشاره شده است.

اما آیا همه آنچه سفرنامه نویسان فرنگی به عنوان دروغ به جامعه ایرانی نسبت داده اند، درست است؟

محمدرضا جوادی یگانه معتقد است بر اساس مستندات سفرنامه ها نمی توان گفت دروغگویی هر چند در جامعه ایرانی رواج داشته و دارد، تحت عنوان دروغ رایج است. به بیان دیگر دروغگویی را در بین جامعه ایرانی به عنوان یک خلق رفتاری تثبیت شده که فرد خود را دروغگو بپندارد، نمی توان در نظر گرفت.

وی افزود: معمولا دروغ یک ویژگی زندگی روزمره است و این نقد به سیاحان وارد است که به سبب کمتر وارد شدن به زندگی روزمره جامعه ایرانی از پیچیدگی های آن سر در نیاورده و تماما این ویژگی ها را به دروغ پنداشته اند. به عنوان مثال تعارف نیز در نظر برخی سفرنامه نویسان به عنوان دروغ قلمداد شده است. از طرف دیگر ایرانیان به دلایل مختلف از فرنگیان می ترسیدند و یا بیزار بوده اند. در برهه ای از زمان موقعیت ایران به عنوان یک کشور ضعیف تحت استعمار باعث شده است که ایرانیان در مواجهه با بیگانگان از گفتن حقیقت پرهیز کنند و دروغ بگویند. تا این بیگانگان به عنوان قوم فاتح از اطلاعات آنها سو استفاده نکنند. در نتیجه رفتار یک قوم ضعیف در برابر استعمار به عنوان دروغ در نظر گرفته شده است در حالی که شاید از نظر ایرانیان بیشتر به عنوان یک هربه به کار گرفته شده باشد.

این استاد دانشگاه تهران تصریح کرد: با این حال به نظر می رسد دروغ در جامعه ایرانی در طول تاریخ وجود داشته و در این تاریخ کلان، دلیل ساختاری و اجتماعی اصلی بروز خلقیات منفی مانند دروغ در ایرانیان، ناامنی و استنبداد در ایران بوده است.

اما سوالی که اینجا پیش می آید این است که آیا دروغ و دروغگویی در کشور ما در زمانه کنونی به یک بحران تبدیل شده است؟

محمدرضا جوادی یگانه گفت: دروغ با هدف تسهیل تعاملات اجتماعی و فرار از ضرر و زیان که از ویژگی های انسان ضعیف و معمولی بوده در تمام جهان رایج است. نباید فراموش کرد، آنچه جامعه را شدیدا دچار آسیب می کند، دروغ با هدف کسب نفع است که متاسفانه در کشور رایج شده است.

وی در ادامه اضافه کرد: جامعه ایرانی جامعه قدیسی نیست اما تسری دادن ویژگی دروغ به تمام جامعه ایرانی باعث می شود کانون های اصلی شکل دهنده بحران مساله دروغگویی در کشور درک نشود. آنجایی که دروغگویی می تواند به بحران اجتماعی تبدیل شود، دروغ در نظام سیاسی و در رسانه های خبری است. در چنین شرایطی است که مشخصا قبح پدیده دروغ می ریزد و بحران در آنجا که باید دیده شود، دیده نمی شود و یا نقطه یابی نمی گردد. از طرف دیگر با تسری دادن دروغگویی به کل جامعه ایرانی نمی توان مشکل را در نقطه بحران زا حل کرد.

محمدرضا جوادی یگانه در بیان تفاوت اهمیت دروغ در نظام سیاسی و نظام اجتماعی گفت: یک مورد دروغ در نظام سیاسی معادل ده ها واحد دروغ در نظام اجتماعی است. به دروغ در حوزه سیاسی و رسانه ها باید بیش از پیش حساس بود و باید از آن به عنوان یک جرم شدید یاد کرد. زیرا دروغ و دروغگویی در این سطح است که منجر به دروغگویی در سطح اجتماعی می شود.

رییس پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات دروغ را در جامعه امروز ایران مساله ای در سطح نظام اجتماعی و نه در سطح نظام ارزشی، فرهنگی و شخصیتی می داند. زیرا در سطح نظام ارزشی و فرهنگی در بین جامعه ایرانی نیز دروغ به عنوان ارزش پذیرفته نیست. حتی در سطح نظام شخصیت تمام ایرانی ها می دانند که نباید دروغ بگویند. سالانه 180 هزار نفر از ایران مهاجرت می کنند که بالای 20 سال سن دارند و تماما جز افراد نخبه نیستند. اگر معتقد باشیم که بنیان شخصیت این افراد معمولی تا قبل از 5 سال شکل می گیرد، پس باید درصد جرم و مشکلات جامعه ایرانی خارج از کشور بالا باشد. اما می بینیم که این طور نیست. بنابراین دروغ مساله ای در سطح نظام شخصیت نیست.

این استاد دانشگاه بر این باور است ایرانی ها هرچند نمی خواهند دروغ بگویند اما مجبور می شوند که دروغ بگویند. در ایران ساختاری در حال شکل گیری است که افراد را مجبور به دروغگویی می کند. زیرا این نظام اجتماعی تحمل صداقت را ندارد و یا به بیان دیگر صداقت در آن جواب نمی دهد. سطح اجتماعی آنقدر پیچیده شده است که صداقت دیگر جوابگو نیست. نظام اجتماعی نمی تواند از ما در برابر صادق بودن حمایت کند و آنان که مکررا در برابر صداقت خود آزار ببینند ترجیح می دهند دروغ بگویند.