بازسازی یک سنت: بازگشت به سنت قلیان کشی. مصاحبه با روزنامه شهروند در باره قلیان کشیدن جوانان. شماره 503. 28 بهمن 1393. ص 10. (لینک مصاحبه در روزنامه)
محمدرضا جوادییگانه، جامعهشناس از بازگشت به سنت «قلیانکشی» میگوید:
بازسازی یک سنت
طرح نو | مجتبی پارسا| فضایی مردانه، پر از دود؛ آنچنان که دیدن افراد را گاهی سخت میکند. مردهای میانسال و پیر که چهارزانو نشستهاند یا گاهی یکی از پاهایشان را خم کردهاند و دستشان را به آن تکیه دادهاند. در دستشان هم نی قلیان. نالههای قلیان که از گوشهوکنار قهوهخانه به گوش میرسد. شاگرد قهوهخانه از اینطرف به آنطرف، با سینی چای در دست و قلیان در دست دیگر، فرصتی برای نشستن ندارد. فضایی کاملا مردانه که ما را به یاد دوره قاجار میاندازد. بهنظر میرسد که این فضاها را تنها میتوان در فیلمهای چنددهه پیش مشاهده کرد. گاهی هم در جنوبشهر، در بعضی محلههای قدیمی و پررفتوآمد. اگرچه قهوهخانه به آن شکل قدیمی و کلاسیک به یادها سپرده شده است، اما فرزندانش، با اسم سفرهخانه سنتی، متولد شدهاند. این بار اما مختص جوانان. پدیده قلیان، پدیده نوظهوری نیست. پدیدهای است سنتی که جزیی از پازل هویتی و تاریخی مردم ایران شده است. حرفهاوحدیثهایش زیاد است. از ضرر و زیانی که به بدن میرساند تا اعتیاد آن از ممنوعیت قلیان کشیدن دختران و زنان یا موافقت با آن... اما در این میان، نکتهای که مورد غفلت واقع شده، این است که چطور میتوان گرد فراموشی بر «سنت» و «تکهای از تاریخ» این جامعه پاشید و آن را نادیده گرفت؟ گفتوگوی ما با محمدرضا جوادییگانه، جامعهشناس و استاد دانشگاه را در ادامه میخوانید.
بازگشت به سنت «قلیانکشیدن» را در جامعه امروز، چگونه تبیین میکنید؟
من آسیبشناس اعتیاد نیستم. سیگار و قلیان نوع خفیفی از مواد اعتیادآور بهشمار میآیند و برای سلامتی بسیار مضر هستند و باید دید که چرا افراد چنین رفتارهای مخاطرهآمیزی را انجام میدهند اما اگر بخواهیم از منظر «تفهمی» به پدیده قلیان نگاه کنیم، یعنی کنش کنشگران را فارغ از درستی یا نادرستی آن کنش، درک کنیم، باید به این نکته توجه داشته باشیم که از دوره صفویه، قلیان در ایران رواج داشته است. رواج فراوان هم داشته است، بنابراین نوعی سابقه ذهنی گرایش به کشیدن قلیان میتواند در ایران موجود باشد. به این معنی، عمل خیلی ناپسندی بهشمار نمیآمده است. بسیاری از افراد زمانی که سوار اسب یا شتر بودند، قلیان میکشیدند، وقتی به مجلسی وارد میشدند، به آنها، قلیان تعارف میشده است. به همین دلیل است که میگویم قلیان کشیدن معمولا عمل ناپسندی به شمار نمیآمده است. نکته دیگر این است که قلیان کشیدن، یک پدیده شخصی نیست. افراد در کنار هم جمع میشوند و در قهوهخانهها، رستورانهای سنتی، در خانه و در سفر، در کنار یکدیگر قلیان میکشند. بنابراین این پدیده به نوعی یک سرگرمی، نوعی پرکردن اوقات فراغت است که با نوعی لذت همراه است. یعنی تخدیر و نوعی نشئگی خفیفی که حاصل از توتون و تنباکو، لذتبخش است، لذا این پدیده یک پدیده وقتپرکن، لذتبخش و سابقهدار در جامعه ایرانی است، بنابراین میشود قلیان کشیدن مردان را مشخصا بازگشت به یک سنت ریشهدار قوی در جامعه ایران دید. یعنی میزان اعتیاد به قلیان در جامعه کنونی ایران از دوره قاجار و رضاخان، بسیار کمتر است. در آن دورهها، تقریبا اکثر افراد جامعه ایران، قلیان میکشیدند، لذا آن سابقه ذهنی برای ما وجود دارد. ضمن اینکه این فراقت، لذتبخش هم هست، البته باید به این نکته نیز توجه کرد که قلیانکشیدن مردها با زنها متفاوت است؛ به این معنی که به نحو دیگری تفسیر میشود. تا اینجا سخن من در مورد مردها بود. قلیان کشیدن مردها، مشخصا بازگشت به سنت است.
قهوهخانههایی که در ٢٠ یا ٣٠سال اخیر راه افتادهاند، کاملا بازگشت به یک سنت است که در آن سنت، افراد یک مکان را که اغلب در زیرزمین واقع بوده، کرایه میکردند و البته محیطی کاملا مردانه بوده، افراد جمع میشدند و در آن مکان، قلیان میکشیدند. این پدیده اصلی است.
در مورد قلیان کشیدن زنها، هرچند در سابقه سنتی ما وجود داشته است، اما امروز سیگار و قلیان کشیدن زنها، برعکس مردها، نوعی از دستیابی به خود، فردیت و رها شدن از قید سنت است. به عبارت سادهتر، سیگار و قلیانکشیدن که کمتر از سیگار کشیدنشان است، به نوعی مخالفت و نشان دادن خود در مقابل سنتهایی است که زنها را در پرده میخواهد و میخواهد آنها را محدود کند.
منظورتان این است که قلیانکشیدن برای مردها بازگشت به سنت است و برای زنها، نفی سنت؟
بله. ببینید، اصولا اعتیاد دلیل دارد؛ دلایل متعددی هم دارد. قلیان نوعی مخدر است. تخدیر یعنی پناه بردن به چیزی دیگر. زمانی که شما در زندگی عادی با مشکلی روبهرو هستید، قلیان میکشید تا زمانی را از آن خود کنید اما من نمیخواهم وارد این فضا بشوم اما نکته این است که قلیان کشیدن برای مردها، نوعی عمل سنتی و بازگشت به سنت است و برای زنها، چون فضای جامعه ایرانی، قلیان کشیدن زنان را نمیپسندد، نوعی مقابله با سنت و نگاه سنتی به شمار میرود. همچنان که اگر بهخاطر داشته باشید، آقای محمدعلی نجفی، سرپرست سابق وزارت علوم، پارسال در تلویزیون چنین سخنانی را به زبان آورد و واکنشهای شدید و البته نهچندان درستی به حرف ایشان مطرح شد. حرف ایشان این بود که خب عدهای دوست دارند قلیان بکشند و بعضی از این افراد هم زنان هستند. یک جامعهشناس هندی میگوید ارزشهای روی کاغذ، این نوع محدودیتها را برای زنان، بیشتر وضع میکند، بنابراین سیگار کشیدن و قلیان کشیدن زنها، نوعی فردگرایی و مقابله با یک سنت محدودکننده است. به این معنا که زن میگوید من خودم حق دارم هر تصمیمی که میخواهم، بگیرم.
شما میگویید قلیان کشیدن برای مردان، «بازگشت به سنت» است چرا دوره فترت در این میان وجود داشته و حالا دوباره جامعه به سنت بازمیگردد؟
فترت نیست. از زمان رضاخان به بعد، دوره اخذ مدرنیسم در ایران شروع میشود. مدرنیزاسیون تا الان ادامه دارد. به این معنی که ما از بسیاری نمودهای مدرن استفاده میکنیم. جامعه ایرانی، وارد دنیای مدرن شده است. مدلول این سخن، این است که تعداد تحصیلکردگان زن در جامعه ما بسیار زیاد شده است که این، یکی از تعریفهای عملیاتی مدرن شدن یک جامعه است. اما مسأله این است که چرا بازگشت به قلیان را بهعنوان یک سنت داشتیم؟ ببینید، با وجود اینکه همه پزشکان میگویند قلیان کشیدن، بسیار مضر است، آیا مردم باور میکنند؟ معمولا اگر از فردی که سیگار میکشد، بپرسید چرا سیگار میکشید و دکترها میگویند سیگار مضر است، اینطور پاسخ خواهید گرفت که «دکترها هم خودشان سیگار میکشند!»
یعنی این یک دلیل شایع میان افراد است. لذت سیگار و قلیان، آنی است. لذت قلیان، بخشی، کشیدن آن است و بخشی، باهم کشیدن آن است. یعنی باهم بیرون رفتن و باهم قلیان کشیدن و پرکردن اوقات فراغت و در کنار هم بودن. شما اگر فیلم دیدن را در نظر بگیرید، متوجه میشوید که اینگونه نیست. ما پنج نفر در کنار هم هستیم، اما فیلم را هرکدام تنها میبینیم. ممکن است که در مورد فیلم باهم صحبت کنیم، اما فیلم دیدن یا کوه رفتن، یا رستوران رفتن، عملی است که در خود، صفت «جمعی» را ندارد. اما قلیان کشیدن، محمل و بهانهای است که افراد در کنار هم جمع بشوند، بنابراین کشیدن آن لذت دارد؛ در کنار دیگران قلیان کشیدن هم بخش دیگری از لذت آن است. زیان قلیان، آتی است و خیلی دیر خود را نشان میدهد. افراد میگویند که «من اکنون جوان هستم و خیلی زمان زیادی باقی مانده تا مشکلی برای من پیش بیاید. در ضمن، علم در حال پیشرفت است و سرطان در حال مداوا شدن، لذا احتمالا تا زمانی که زیان قلیان بخواهد به من برسد، داروی آن کشف شده است.» افراد یک محاسبه البته نادرست دارند و میگویند که نفع این عمل، الان است و زیان آن احتمالا در آینده است. به این دلیل میتوان از زیان آن صرفنظر کرد.
می خواهم بگویم که این کنش، خیلی غیرمنطقی نیست؛ میتوان برای آن دلایل منطقی و عقلانی پیدا کرد، البته آن دلایل زیرسوال است. من عقلانیت را از دید ناظر نمیبینم؛ عقلانیت را از دید خود فاعل و شخص میبینم که از نظر او قلیان کشیدن، یک عمل منطقی و عقلانی است. به این میگویند «عمل تفهمی».
گفتید قلیانکشیدن برای مردها، بازگشت به سنت است. دلیل این بازگشت به سنت چیست؟ در حالی که همه ابعاد زندگی ما مدرن شده است.
نه. من نمیپذیرم که همه ابعاد جامعه ایرانی مدرن شده باشد. ما از وسایل تکنولوژیک و مدرن استفاده میکنیم، اما آیا واقعا فرهنگ آن پدیده یا وسایل نیز آمده است؟ خیلی وقتها پاسخ، منفی است. در مشاهداتی که از رفت و آمد افراد، رانندگیکردن آنها و اسبسواریهای افراد در بازارهای آن زمان میبینید، تفاوتی با رفتار افراد در جامعه امروز نمیبینید.
میخواهم بگویم که یک دوره، حدود ٥٠سال، در جامعه ایران قلیان وجود داشت، اما جوانان جامعه ایران به قلیانکشیدن اقبالی نشان نمیدادند. اما الان اقبال میکنند. شاید دلیلش این باشد که ما در جامعه ایرانی و در چنددهه اخیر، معاشرت (Association) محدود شده است. یعنی شما میخواهید که باهم باشید، با انواع اما و اگرها مواجهید. چه در خیابان رفتن، چه کوه، رستوران، کافیشاپ و...، فضایی وجود دارد که میتواند به نوعی برای شما مشکلساز باشد. منظور من فعلا همجنس است و با جنس مخالف کاری ندارم. قهوهخانه یکی از مکانهایی است که از گذشته وجود داشته و محلی برای دورهم جمعشدن بهحساب میآید. حالا این قهوهخانه، با شکل جدیدش و با عرف جدید جامعه ایرانی، با امکانات کنونی جامعه ما اضافه شده که میتواند تا اندازهای، موجب معاشرت افراد و دوستان با یکدیگر شود. این کنار هم جمعشدن، بسیار متفاوت از باهم سینما رفتن است. در سینما شما باهم به سینما میروید، اما در تاریکی مینشینید و فیلم میبینید و در واقع، باهم بودنی وجود ندارد. در حالی که وقتی به قهوهخانه رفتن و قلیان کشیدن، اینگونه نیست. «با هم بودگی» را در خود دارد. به نظر من، مردم ایران و خصوصا جوانان ایرانی، این قهوهخانه و قلیانکشیدن را کشف کردهاند. یک فضای تازه که میتوانند در کنار هم بنشینند و باهم باشند و لذت ببرند. ما فضای قهوهخانه را از قبل داشتهایم، با امکانات جامعه ایران سازگار است، معمولا تکجنسیتی است، مشکلی ندارد و از غرب هم وارد نشده است؛ لذا راحت پذیرفته شده و با جامعه سازگار است.
بنابراین، دوره فترتی وجود ندارد. این سنت بوده است، اما دوباره زنده و احیا شده است و اینبار، جوانان طبقه متوسط و بالای متوسط نیز به قلیانرو آوردهاند. تنها چیز جدیدی که اتفاق افتاده این است که پیشتر، قهوهخانهای که مختص جوانان باشد، نبوده، اما اخیرا بهوجود آمده است. به این معنی، پدیدهای تازه است.