گزارش بازديد از نمايشگاه کتاب تهران / پريسا جعفري، فاطمه صديقي
متناقض نما بودن حضور گسترده مردم در نمایشگاه و آمار پایین کتابخوانی در ایران
تاريخ : سی و يکم ارديبهشت 1387 ساعت 12:13   کد : 183

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی: نمایشگاه، جلوه ای از نهضت کتابخوانی ایرانیان است. ایشان در ادامه افزودند: کسانی که مردم ایران را متهم می کنند که اهل کتابخوانی نیستند به نمایشگاه بین المللی تهران بیایند تا غلط بودن فرضیات پیشین خود را به چشم خویش ببینند. وی با اشاره به استقبال گسترده مردم برای حضور در نمایشگاه کتاب تهران و اهتمام آن ها به خرید کتاب افزود: ملت ایران، دوست کتاب است و نمایشگاه کتاب تهران و 21 نمایشگاه استانی که در هر کدام صدها میلیون کتاب به فروش می رسد، تنها جلوه کوچکی از توجه مردم به کتاب و کتابخوانی است. وی افزود: به جای آن که به مردم اتهام بزنیم که کتابخوان نیستند، من از همه می خواهم به استقبال جشن بزرگ نهضت کتابخوانی که اوج همین رویکرد و جنبشی است که به راه افتاده، بیایند و در انتظار این جشن بزرگ روزشماری کنند.( به نقل روزنامه ایران، شنبه21/2/87)

با توجه به سخنان بالا،به نظر می رسد حضور پر شور مردم در نمایشگاه کتاب برای آقای وزیر به قدری دلگرم کننده بوده است که تناقض میان آمار مطالعه ایرانیان و این حضور گرم برای ایشان مسئله ساز نباشد اما به راستی چرا استقبال از نمایشگاه بین المللی کتاب در کشوری که میانگین مطالعه در آن دو دقیقه در روز تخمین زده شده است تا این حد بالاست ؟ چرا میزان استقبال از نمایشگاه کتاب ما در دنیا رتبه اول را دارد؟ این سؤالی بود که ما در بیست و یکمین نمایشگاه بین المللی کتاب به دنبال پاسخ های آن بودیم. برای پاسخ گویی به این سؤال ما دو بار، یک بار پنج شنبه روز اول نمایشگاه و بار دیگر در پنجشنبه آخر، به نمایشگاه کتاب رفتیم. آنچه در ابتدای این نوشته می آید مشاهدات ما در طول این دو روز است:

پنجشنبه 12/2/1387: در اولین ساعات اولین روز نمایشگاه کتاب وارد مصلی تهران شدیم و پس از پیمودن مسافت محوطه به سمت سالن ناشران عمومی رفتیم. بسیاری از ناشران هنوز جعبه های کتابهایشان را باز نکرده و غرفه ها را نچیده بودند. با گذشت دقایق بر تعداد بازدیدکنندگان افزوده می شد. بیشترین تجمع بازدیدکنندگان در مقابل غرفه های ناشران معروفی نظیر علمی فرهنگی، نی، مرکز،چشمه و آگه بود. شلوغی این غرفه ها با وجود تخفیف 10 درصدیشان در مقابل عدم وجود بازدید کننده در مقابل غرفه هایی نا آشنا اما با تخفیف 35 درصدی جالب توجه بود. در دست اغلب کسانی که در غرفه ناشران نام آشنا حضور داشتند لیستی از کتاب های مورد نظر به چشم می خورد. این طور به نظر می رسید که افراد به صورت هدفمند به نمایشگاه آمده اند و اغلب دنبال کتاب های خاصی می گردند.

بعد از صحبتی که با برخی از ناشران داشتیم به این نتیجه رسیدیم که تعداد بازدیدکنندگان از روز اول نمایشگاه، با توجه به افتادن این روز به پنجشنبه، کمتر از روز اول سال ها ی گذشته بوده است، البته خلوت بودن و آرامش موجود در سالنها که به ما اجازه گشتن و دیدن آزادانه را می داد با تجربه سال ها گذشته خودمان هم چندان همساز نبود.

در دست اکثر افراد کیسه ای از کتاب دیده می شد به همین دلیل این طور به نظرمان رسید که خیلی از افرادی که در این روز به نمایشگاه آمده بودند قصد جدی برای خرید کتاب داشتند. با یکی از فرو شندگان نشر چشمه، که سایر فروشندگان صحبت با ایشان را به ما توصیه کرده بودند، گفتگویی کردیم و ایشان توضیح دادند که خرید پایین کتاب به نسبت تعداد زیاد ناشران طبیعی است چرا که اکثرا می خواهند 3 یا 4 کتاب بخرند و این خرید بین ناشران تقسیم می شود و قاعدتا سهم خیلی زیادی به هر ناشر نمی رسد .

در کل به نظر می رسد در روز اول از بین غرفه های مربوط به کتاب های عامه پسند، آموزشی، دانشگاهی و کتاب های جدی مربوط به ناشران معروف، دسته آخر، یعنی کتاب های جدی ناشران معروف، مثل علمی فرهنگی،آگه، نی،چشمه، فاطمی،مرکز، و همین طور کتاب های آموزشی مثل گاج، اقبال و... فروش بیشتری داشتند. (در دست خیلی از نوجوانان کیسه های ناشران آموزشی دیده می شد.)

مصاحبه ها: به غیراز مشاهده، با 10نفر که از سنین و تیپ های مختلف بودند مصاحبه کردیم. تقریبا می توان گفت پاسخ ها نیز متفاوت و متنوع بود.محورهای سوالات ما عبارت است از: به چه دلایلی امروز به نمایشگاه کتاب آمدید؟ آیا به دنبال کتاب های خاصی آمده اید؟ در طول سال چقدر به خرید کتاب می پردازید؟ نحوه توزیع و قیمت کتاب ها مناسب است؟ بیشتر افراد لیست های خاصی برای خریدن کتاب همراه داشتند و البته عنوان نمودند که اگر کتاب مناسبی هم در نمایشگاه ببینند می خرند. با 2 پسر دبیرستانی مصاحبه کردیم که دلیل اصلی آمدن خود را خرید کتاب های آموزشی عنوان کردند. البته از سالن ناشران عمومی نیز دیدن کرده و کتاب خریده بودند. یکی از دختران دانشجو نیز عنوان کرد که برای خرید سری ویل دورانت به این نمایشگاه آمده ام چون از تخفیف استفاده کنم. نکته جالب توجه در زمینه قیمت کتاب این بود که خیلی از مصاحبه شوندگان قیمت کتاب را بالا نمی دانستند به گفته یکی از افراد با این همه گرانی کتاب خیلی هم گران نشده است! بیشتر این افراد عنوان نمودند که برای خرید کتاب عمدتا به کتاب فروشی ها هم سر می زنند. البته همان طور که گفته شد برای خرید کتاب و نه بازدید از کتاب فروشی ها. تنها یکی از افراد، که مردی حدودا 65 ساله بود، عنوان کرد که هفته ای دوبار به انقلاب می روم و به کتاب فروشی ها سر می زنم حتی اگر قصد خرید کتاب نداشته باشم.

پنجشنبه 19/2/1387: نمایشگاه غلغله بود. بی هیچ اغراقی برای راه رفتن در غرفه ناشران عمومی هر چند دقیقه باید می ایستادی نفس می گرفتی و چشم می دواندی دنبال جایی برای گذاشتن قدم هایت. با این وضع مشخص است که جلوی همه غرفه ها شلوغ بود و البته ناشران معروف ناشرانی که کتاب های عامه پسند داشتند،درسا و البرز وشادان و...، شلوغ تر. نکته بسیار جالب این بود که بر خلاف روز اول اکثر دست ها خالی بودند! نوعی هرج و مرج و بی هدفی در میان مردم به چشم می خورد.

به نظر می رسد بازدیدکنندگان روز اول هدفمند تر بودند و بیشتر قصد خرید کتاب را داشتند تا تماشای آن را. شاید با این تفسیر و اگر بتوانیم بگوییم روز اولی ها بازدید کنندگان جدی تر نمایشگاه بودند کمی جمعیت در روز اول معنی دارتر به نظر برسد.

تیپ بندی بازدید کنندگان:

1. افرادی که از اهالی کتاب اند و برای خرید کتاب در طول سال هم متداوما به کتابفروشی ها سر می زنند ( کتابخوان ها) این ها افرادی هستند که نمایشگاه را هم چون میعادی با کتاب انگاشته می آیند تا از خبرهای جدید حوزه نشرهم اطلاع یابند.

2. کسانی که خرید کلان دارند یا کتاب های زیادی می خواهند که به علت حضور اکثر ناشران می توانند آنها را یکجا تهیه کنند و یا کتاب های چند جلدی نظیر ویل دورانت و کاپلستون را میخواهند. البته تخفیف نمایشگاه هم، به خاطر خرید کلانشان، عاملی است که می تواند این گروه را به خرید کتابهایشان از نمایشگاه تشویق کند.

3. افرادی که از شهرستان به دنبال کتاب های مورد نیازشان می آیند. حضور این افراد به دلیل سیستم ناعادلانه توزیع کتاب قابل توجیه است.

4. اما باقی بازدید کنندگان، دست های خالی چه طور؟ این حضور گسترده چه علتی دارد؟

در یک نمای کلی نمایشگاه کتاب عرصه عمومی برای حضور مردم در کنار هم است، عرصه عمومی که عامل پیوند دهنده افراد در آن یعنی کتاب ،که همه نوع آن این نمایشگاه موجود است، آنقدر تخصصی نیست که جمع افراد را محدود کند. این را به این جهت می گوییم که فرق اساسی نمایشگاه کتاب با بسیاری از نمایشگاههایی که در تهران برگزار می شود، کامپیوتر و خودرو و...، مشخص شود. این عرصه عمومی فراگیر از حمایت دولتی بالایی برخوردار است. تبلیغات وسیع در تلویزیون، رادیو و روزنامه، بن های کتابی که هفته ای مانده به نمایشگاه توزیع می شوند، تسهیلاتی که در زمینه حمل و نقل و همین طور مسائل رفاهی فراهم می شود و... همه در جهت بالا بردن حضور مردم در نمایشگاه صورت می گیرد. به این ترتیب فضای کشور برای ده روز به سمت توجه به کتاب و کتابخوانی سوق داده می شود. گویی قرار است و پسندیده است که در کنار تعداد بالای ناشران(9000ناشر) و تعداد عناوین کتاب های چاپ شده(54000 عنوان در سال قبل)، حضور پرشور مردم در نمایشگاه یکی دیگر از دستاوردهای شایان ذکر و البته کمی کشور در حوزه کتاب و نشر باشد. درست است که سازماندهی فیزیکی نمایشگاه خوب نیست، درست است که بسیار پیش می آید کتاب ها و ناشران بدون ربط معناداری، حتی هم نشینی اول نامشان در حروف الفبا، درکنار هم قرار می گیرند، درست است که در این نمایشگاه قرار نیست با تازه های کتاب و حوزه نشر آشنا شویم، درست است که در این نمایشگاه از چاپ های متنوعی از قرآن کریم و نهج البلاغه گرفته تا کتاب آموزشی و دانشگاهی و از کتاب کودک و رمان عامه پسند و کتاب آشپزی تا ویل دورانت و تاریخ فلسفه کاپلستون همه با هم حضور دارند اما به هر حال نباید فراموش کرد که اصولا هدف در این نمایشگاه ظاهرا کمیت است نه کیفیت. این یک نمایشگاه تخصصی نیست. بازدید برای عموم رایگان است. کتاب مناسب برای همه افراد خانواده موجود است. برای کودکان سالن کودک در نظر گرفته شده، برای دانش آموزان کنکوری و محصل و همین طور دانشجویان سالن آموزشی و دانشگاهی و برای مطالعه متفرقه سالن ناشران عمومی! پس می تواند محل مناسبی برای همه افراد خانواده باشد. نمایشگاه رفتن هم که امری توصیه شده است پس این حضور گسترده چندان تعجب انگیز نیست! ضمن اینکه به دلیل محلی نشدن عرضه کتاب بالاخره هر کس که 2 یا 3 کتاب مرتبط با کار خود هم بخواهد خریدی را که به خاطرش تا انقلاب یا ... باید برود در نمایشگاه انجام می دهد، به هر حال مسافتی است که باید طی شود. همه مطالبی که گفته شد دلایلی است که باعث شده نمایشگاه کتاب به یک فروشگاه بزرگ کتاب تبدیل شود. و رقم بازدیدکنندگان آن بسیار بالا باشد.

تا اینجا توضیح دادیم که چرا نمایشگاه کتاب تهران حضور پرشوری را به خود می بیند. اما در مورد مسئله تناقض میان مطالعه کتاب، که بنا به گفته شما ،استاد، مطالعه جدی مد نظر است، و حضور در نمایشگاه: همانطور که توضیح داده شد نمایشگاه غیر تخصصی ما محل عرضه انواع کتاب دانشگاهی ،آموزشی ،کودک و... است که اتفاقا از بخش کتب آموزشی استقبال جدی و چشم گیری هم می شود. طبیعتا ساعات مطالعه این کتاب ها جزو ساعت مطالعه کتابهای جدی محسوب نمی شود. مگر دانش آموز و دانشجو بودن را مساوی با کتابخوان بودن در نظر بگیریم. این دلیل در کنار توضیحاتی که پیشتر داده شد می تواند توضیحی برای حضور گسترده افراد در کنار پایین بودن مطالعه جدی ایشان باشد. شاید بتوان گفت با توجه به مطالب گفته در زمینه نمایشگاه کتاب، در این 10 روز، هر کسی از ظن خود یار نماشگاه بین المللی کتاب می شود!

این نوشته را با ذکر یکی از خاطرات جالبمان در نمایشگاه امسال به پایان می بریم : در یکی از غرفه ها( غرفه نشر البرز) خانمی با جدیتی مادرانه به ما توصیه کرد که مثل خودش تعداد زیادی از فهرستهای عناوین کتاب ناشران برداشته آنها را برای گذاشتن در قسمت زیرین پلاستیک زباله ها جهت نم پس ندادن کیسه زباله استفاده کنیم و در پاسخ "ای عجب" ما بیان کرد: نصیحتم خوب نبود؟!! خب اینها که به درد دیگه ای نمی خورند نهایتا میرن تو سطل آشغال دیگه...