فیلم رهاسازی: تاریخ شرم و رویای رهایی
داستان عکسی که خلاصه یک رمان است
رمان کلبه عمو تُم داستان رنج بردگی است و شرم از آن رنج و تلاش برای رهایی از آن شرم. و همه آن داستان تخیلی ، ده سال بعد (۱۸۶۳) در یک عکس واقعی خلاصه شد. تصویر پیتر گوردن، برده فراری، به نماد بردگی تبدیل شده بود، رمانی در قالب یک عکس، تخیلی که به واقعیت پیوسته بود. فیلم رهاسازی (۲۰۲۲) روایت سینمایی این عکس است.

بردهداری، ظلم سیستماتیک چندسدهای در تاریخ آمریکا علیه بردگان است و فیلم رهاسازی Emancipation ساخته آنتوان فوکوآ (۲۰۲۲) بخشی از تاریخ شرم است، شرمساری از بردگی، به عنوان یکی از ظالمانهترین رفتارهایی که بشری نسبت به بشری دیگر و در تمام عمر او انجام میدهد. اما فیلم رهاسازی آخرین بخش از تاریخ شرم است که مهمترین و اولین بخش آن، کلبه عمو تُم است.
در جریان مبارزات علیه برداری، کتاب کلبه عمو تم که در سال ۱۸۵۲ توسط خانم هریت بیچر استو نوشته شد، تاثیر زیادی بر شکلگیری افکار عمومی آمریکاییان علیه بردهداری داشت و نشان داد بردهداری آن نگاه مهربانانه ارباب به بردهای که در رمان بربادرفته (۱۹۳۷) میبینیم نیست، بلکه بردهداری،انسانیتزدایی از بردگان است که الهیات مسیحی هم به کمکش آمده بود.
کلبه عمو تم داستان برده سیاه باایمانی است که زیر شکنجه کشته میشود. تُم قهرمان رمان، برده سیاهی است که به دلیل بدهی اربابش به دیگری فروخته می شود و زندگی دشواری را تجربه میکند و چون حاضر نمیشود به دستور لگری، ارباب شریرش بردگان دیگر را شلاق بزند، خود شکنجه میشود و شلاق میخورد و بعدا زیر شکنجه مباشران لگری از دنیا میرود. در میان بردگان دیگر داستان، بردگانی هستند که راه فرار را در پیش میگیرند. ویژگی مهم رمان، ایمان مسیحی تم هست که رنج و شکنجه را به عنوان سرنوشت میپذیرد ولی فرار نمیکند و با ایمان مسیحی از دنیا میرود. چشمانداز روشن انتهای رمان پس از مرگ تم، هم رهایی است و هم آزادی: هم فرار بردگان به کاناداست و بازگشت به آفریقا و هم اربابانی که بردگان خود را آزاد میکنند.
کلبه عموتم بسیار پرفروش شد و در همان سال اول، سیصد هزار نسخه از آن فروش رفت، و مساله بردهداری و رفتار با بردگان را مساله آمریکا کرد و «آنچه مبهم و دور از نظر بود را پیش چشم مردم آورد» و از این طریق، بر جنگهای داخلی آمریکا و صدور اعلامیه رهایی بردگان تاثیر مستقیم داشت. اثرگذاری کتاب، از عنوان فرعی کتاب کلبه عمو تم هم مشخص است یعنی: «زندگی در میان فرومایگان» Life among the Lowly؛ که بردهداری را یک ظلم سیستماتیک معرفی میکند و نه یک تراژدی برای یک برده. (نگاه کنید به نقد فاطمه سجادی در سایت ذهن) هر چند باز هم دوگانه ارباب خوب و ارباب بد در رمان مطرح است و رهایی به معنای نفی کامل بردگی، ایده کلی رمان نیست، ولی آن را باید در فضای بردهداری پیش از لغو بردهداری فهم کرد، و به همین شیوه، الهیات مسیحی رهاییبخش را در کنار الهیات بردگی میتوان در کتاب جست.
برخی در واقعیت داشتن رفتاری تا این حد غیرانسانی بردهداران با بردگان که در کلبه عمو تم آمده بود، تشکیک کردند. لذا سال بعد خانم استو کتابی با عنوان «کلیدی بر کلبه عمو تم: حقایقی و مستنداتی که داستان بر پایه آن بنا شده است» منتشر کرد و در آن مستنداتی را ذکر کرد که اثبات کند تصویری که از بردهداری در کلبه عمو تم ارائه کرده واقعیت دارد.
اما همه آن ۲۶۲ صفحه مستنداتی که استو آورده را میتوان هموزن عکسی از پیتر گوردن دانست که ده سال بعد در میانه جنگ داخلی آمریکا منتشر شد، عکسی که با نام «پیتر شلاقخورده»، به یکی از پرتیراژترین عکسهای جنش لغو بردهداری تبدیل شد و عملا آنچه کلبه عمو تم در یک رمان دو جلدی ۶۵۶ صفحهای و در قالب یک داستان بیان کرده بود، اکنون در قالب یک عکس از یک بردهای که واقعا شکنجه شده بود و اثر شلاق بر پشتش ماندگار شده بود، خلاصه شده بود؛ یعنی پیتر گوردن.
شرحی که عکاس ناشناسی در باتون روژ لوئیزیانا ۴ فوریه ۱۸۶۳ بر این عکس نوشت و منتشر شد این بود: «مباشر ارباب، آرتایو کریر مرا شلاق زد. من دو ماه بخاطر زخم شلاق در بستر افتاده بودم. اربابم بعد از آن، مباشر را برکنار کرد. اینها کلماتی است که پیتر بیچاره، وقتی که نشسته بود تا عکسش گرفته شود، گفت». (مقدمه کلبه عمو تم، ویراسته کریستوفر دیلر، ۲۰۰۹: ص ۴۱)
تصویر پیتر گوردن به نماد بردگی تبدیل شده بود، رمانی در قالب یک عکس، تخیلی که به واقعیت پیوسته بود.
فیلم رهاسازی، بصریسازی این تصویر است، فیلمی ساخته شده تا تاریخ این تصویر را روایت کند و آن عکس را دوباره به حافظه جمعی آمریکاییها بازگرداند. بجز این عکس و اثری که بر آمریکای زمان جنگ داخلی گذاشت، یعنی شرم از بردگی و تلاش برای رهاسازی بردگان، فیلم نکته برجستهای ندارد. نه بردگی را عمیقتر میکاود و نه جنگ داخلی آمریکا را.
اما عنوان فیلم مهم است. عنوان فیلم، از «اعلامیه آزادی بردگان» Emancipation Proclamation گرفته شده که آبراهام لینکن، رئیس جمهور آمریکا در سال ۱۸۶۲ و ۱۸۶۳ آن را صادر کرد. اما emancipation فرایند رهایی است نه صرف رهایی. یعنی فرایند اعطای آزادی و حقوق سیاسی و اجتماعی به مردم. مسیر رهایی است نه رهایی. برای رهایی، رفتن مهمتر از رسیدن است، بردگی ابتدا در ذهن باید شکسته شود تا برده بتواند آزادی خود را طلب کند، به عنوان یک حق و نه یک لطف. کنار گذاشتن اخلاق بندگی است، آنجا که در فیلم، وقتی به بردگان میگویند شما آزادید، میپرسند آزادی چیست؟ رویای آزادی و طلب آزادی، مسیری است که منجر به آزادی میشود. همین رویاست که ارباب از آن میترسد و پیتر را در چندین روز در مردابها دنبال میکند تا پیدایش کند وبرگرداند، نه خودش را، سرش را. سری که رویای آزادی در آن افتاد، دیگر بردگی نمیکند و باید بر سر نیزه کرد تا بردگان عبرت بگیرند. و همین رویا بود که پیتر را در فیلم زنده نگه داشت: رویای آزادی.