5 بهمن 1394 در یک نشست در ایسپا با عنوان «چرخش مطالعه و شبکه های اجتماعی مجازی؛ از خواندن تا آموختن: شبکه های اجتماعی مجازی در تقابل با خواندن» صحبتی داشتم در باره مخاطرات شبکه های اجتماعی و کانال های تلگرامی، و تاثیر منفی این شبکه ها و تلویزیون بر کتابخوانی. خبر را همان روز ایسپا منتشر کرد (اینجا( و همان خبر را فردای آن روز شفقنا (اینجا( و خبرگزاری کتاب ایران (اینجا( و 7 بهمن روزنامه شهروند (اینجا( هم منتشر کردند. اصل صحبت من این بود که کتابخوانی در ایران افول کرده و در این افول، اقبال به شبکه های اجتماعی و رونق تلویزیون نیز موثر است. در باره شبکه های اجتماعی هم گفتم که شبکه اجتماعی موثر، امروزه تلگرام است، و کانال های تلگرامی بی نام و نشان، خطرناک هستند، و لذا کم خطرترین آنها، کانال های تفریحی آن (مانند گیزمیز) است.
خبر ناقص در باره کانال های تلگرامی و گیزمیز
حواشی اما، از آنجا شروع شد که همین مطلب را 6 بهمن خبرگزاری ایسنا کار کرد و تیتر زد که: «پربازدیدترین و بهترین کانالهای تلگرامی فارسی؛ گیزمیز بهترین کانال تلگرامی». (اینجا( البته بعدا (و با اعتراض من، خبر را اصلاح کرد و بخش دوم تیتر خبر را که در باره گیزمیز بود، از تیتر حذف کرد. تیتر این خبر در تعارض با صحبت من بود و آنجا که تعریف از کانال های تلگرامی ذکر شده بود، که پاسخ من به یک سئوال بود، نظر من به درستی منتقل نشده بود.
صحبت های درج شده من در خبر ایسنا این بود:
«وی ضمن بیان آنکه محوریت رسانه در ایران تلگرام است، گفت: در حال حاضر 22 تا 24 میلیون کاربر تلگرام در ایران وجود دارد که این افراد به راحتی از این شبکه مجازی استفاده میکنند. رییس پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تصریح کرد: متاسفانه در حال حاضر مسالهای با عنوان «کانال» به وجود آمده است که از لحاظ رسانهای مشکلات زیادی را میتواند ایجاد کند.
جوادی یگانه در ادامه تصریح کرد: در حال حاضر پربازدیدترین کانال ایرانی تلگرام «بدندید» است؛ این در حالی است که شبکه ماهوارهای GEM این کانال را تبلیغ میکند و زمانی که این کانال تنها 35 عکس و مطلب را آپلود کرده بود یک میلیون یوزر ایرانی در آن عضو شدهاند. این کانالها مرکز ملغمه، همهمه و شایعه هستند چون اصلا نمیدانیم که این کانال و یا هر کانال دیگری برای چه کسی بوده و دسترسی به صاحب و یا ادمین آن نداریم. رییس پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ادامه داد: هیچ اطلاعاتی از آن یک میلیون و 300 هزار نفری که در «بدندید» عضو هستند وجود ندارد و علاوه بر آن ما اصلا نمیدانیم که این کانال توسط چه کسانی اداره و رصد میشود و چه مطالبی با چه درجه از اطمینان در آن منتشر میگردد.
جوادی یگانه افزود: در حالیکه در شبکهای چون یوتیوب پستهایی که دارای اثرات مخرب و منفی مانند جنایات داعش باشد حذف میشود اما در تلگرام ما با شبکهای مواجهیم که هیچ چیز از آن نمیدانیم.
وی ادامه داد: صاحبان کانالهای مختلف تلگرامی به راحتی با بررسی تعداد بازدید و بازنشر هر خبر توسط یوزرهای مختلف میتوانند کاملا به ذائقههای خبری و رفتاری مردم ایران آگاه شده و بدانند که مردم به چه چیزهایی اهمیت داده و از کنار چه چیزهایی راحتتر عبور میکنند. رییس پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ادامه داد: در واقع اطلاعات کاربران به راحتی در اختیار صاحبان این کانالها وجود دارد اما کاربر هیچ اطلاعاتی از آنها ندارد و در واقع صاحبان این کانالها به راحتی میتوانند وضعیت ما را رصد و تحلیل کنند.
جوادی یگانه در ادامه گفت: گاهی شاهد آن هستیم که 100 نفر در یک گروه همزمان با هم بحث میکنند در حالیکه هیچ اتفاق مثبتی هم خروجی این بحثها نیست و در نهایت افراد فکر میکنند که به مسائل پیرامون خود آگاهی بسیار زیادی داشته و در واقع بهروز هستند. وی تصریح کرد: باید بگوییم بهروز بودن همیشه هم خوب نیست؛ ما گاهی مسخره میکنیم وقتی از فلانی میپرسیم استرالیا کجاست نمیداند در حالیکه واقعا به چه دردی میخورد که ما بدانیم که دقیقا استرالیا در کجای نقشه جغرافیایی قرار دارد؛ نمیتوانیم بگوییم اگر فرد بداند برای مثال استرالیا کجاست، فرد آگاهی است و در غیر این صورت ناآگاه است. رییس پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ادامه داد: قرارگیری ما در جریان تمامی اخبار دنیا هیچ جای افتخاری ندارد زیرا ذهن انسان دارای ظرفیتهای محدودی است که ما با این ملغمههای بیفایده آن را پر کرده و مانع از آن میشویم که اطلاعات لازم و واقعی را ثبت کند. جوادی یگانه افزود: ما در شبکههای مجازی چون کانالهای تلگرامی ذهن و حافظه محدود خود را به دست دیگری میسپاریم که نمیدانیم کیست و او به این ترتیب شروع به شخم زدن افکار ما میکند و در بهترین حالت این آشفته بازار و شخم زدنها هیچ نتیجهای برای ما نخواهد داشت.»
در اینجا ایسنا تیتر فرعی می زند: «گیزمیز» بهترین کانال تلگرامی و متن را اینگونه ادامه می دهد:
«وی ادامه داد: در حال حاضر کانال تلگرامی «گیزمیز» کانالی است که هیچ ضرری برای مخاطب نداشته و به این ترتیب میتوان آن را بهترین کانال تلگرامی نسبت به سایر کانالها دانست.»
این مطلب به سرعت منتشر شد و صحبت های من به عنوان یک مقام ارشاد تلقی شد، که البته نظر شخصی من بود و در خبر ایسپا و در پوستر همایش هم از من به عنوان عضو هیات علمی دانشگاه تهران یاد شده بود. خبرگزاری دانشجو (اینجا(، انصاف نیوز (اینجا)، روزنامه فناوران (اینجا) و دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی (اینجا( نمونه ای از این موارد بود، که همه خبر ناقص تنظیم شده ایسنا را کار کرده بودند. در خبرگزاری دانشجو «به تمجید یک مقام فرهنگی از یک کانال تلگرامی و انتقاد شدید از رسانه ملی» اشاره شده بود و در خبر روزنامه فناوران تیتر زده بود: «گیزمیز بهترین کانال فارسی زبان تلگرام است!».
هم رییس ایسپا، محمد آقاسی طی نامه ای به این نحوه اطلاع رسانی خبری ایسنا اعتراض کرد و هم من اعتراض کردم. در نامه محمد آقاسی رییس ایسپا، 6 بهمن 1394 به دکتر متقیان، رییس خبرگزاری دانشجویان ایران، آمده است:
«به اطلاع می رساند نشست علمی با عنوان «چرخش مطالعه و شبکه های مجازی؛ از خواندن تا آموختن» در تاریخ 94/11/5 توسط این مرکز برگزار گردید. متاسفانه در انعکاس خبر توسط ایسنا دقت لازم صورت نپذیرفته است و به ویژه تیتر انتخاب شده، خلاف مطلب بیان شده توسط سخنران محترم نشست می باشد. لذا مستدعی است نسبت به اصلاح تیتر و متن اقدام عاجل صورت پذیرد. همچنین به پیوست خبر تنظیم شده توسط این مرکز که پیش از خبر ایسنا بر روی سایت ایسپا قرار گرفته است، جهت استفاده مقتضی تقدیم می گردد.»
و بالاخره ایسنا، هر چند خبر را اصلاح نکرد، ولی در خبر تکمیلی، روز 7 بهمن توضیحات من را منتشر کرد (اینجا(. در خبر تکمیلی آمده بود که:
«دکتر محمدرضا جوادی یگانه، رییس پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، با بیان اینکه در نشست علمی «چرخش مطالعه و شبکههای اجتماعی مجازی؛ از خواندن تا آموختن» صرفا درمورد موضوع وضعیت ناگوار کتابخوانی در ایران در زمان غلبه شبکههای اجتماعی صحبت کردم، گفت: موضوع اصلی این نشست کانالهای تلگرامی نبود و آنچه که درمورد کانالهای تلگرامی از جمله «گیزمیز» و «بدندید» مطرح شد، بخشی حاشیه ای بوده که خبرنگار به صورت نادرستی منعکس کرده و شایان ذکر است بحث نیز تنها در پاسخ به سوالاتی در این زمینه بوده است که متاسفانه این سوالات و جواب های مطرح شده در خبر نیز درج نشده است. وی افزود: این مطالب فرعی بود و ارتباطی با مباحث اصلی نشست نداشت و گاهی در تداخل با گفت و گوهایی جمعی بود. جوادی یگانه همچنین اظهار داشت: من قصد ترویج و توصیه به استفاده از هیچیک از کانالهای تلگرامی فوق را نداشتم و بحث اصلی من درمورد این کانالهای تلگرامی نیز پرمخاطره بودن آنها به دلیل ناشناخته بودن منبع آنها و مشخص نبودن صحت و سقم اطلاعات آنها بود، و حتی در جلسه نیز مورد انتقاد مستمعان قرار گرفتم که چرا مصر هستم استفاده از کانال های تلگرامی برای جامعه ما عوارض ناخوشایند دارد. اما متاسفانه آنچه به ویژه به صورت تیتر توسط خبرنگار ایسنا منعکس شده است، درست بر خلاف عنوان و محتوای سخنرانی اینجانب بوده است.»
و البته من، بعدتر در دو مصاحبه، یکی با خبرگزاری کتاب ایران (اینجا( و یکی با سالنامه نوروزی همشهری (اینجا(، توضیح بیشتری در این باره دادم.
تلویزیون، بزرگترین آسیب اجتماعی
بخش دیگر صحبت من، در باره تاثیر منفی تلویزیون به طور عام، و مشخصا تلویزیون ایران بر کتابخوانی بود، و در خبر ایسنا آمده بود که:
«رییس پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه عنوان کرد: زمانی که تلویزیون در میان مخاطبان دارای اعتبار بود یک دانشمند و محقق مدعی شد که چنانچه کسی 60 سال مدام تلویزیون ببیند قطعا خرفت خواهد شد؛ این در حالی است که الان شبکههای مجازی وضعیتی به شدت منحط تر و بدتر از تلویزیون دارند».
و در بخش های بعدی خبر آمده بود:
«رییس پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ضمن بیان اینکه صداوسیما بزرگترین آسیب اجتماعی ایران است به طوریکه اگر مردم از آن استفاده نکرده و به طور کلی آن را خاموش و حذف کنند هیچ اتفاق منفی برای آنها نمیافتد، تصریح کرد: در حال حاضر حتی در عرصه رسانهای نیز دلالی وجود دارد و در رسانهها نیز با منحطترین نوع رسانهها روبرویم. برای مثال رسانهای چون یوتیوب که شبکه عکس محور و خبری است و برای دیدن مطالب خاص آن باید حتما فرد از لحاظ سنی تایید شود و یا فیسبوک که شبکهای است که عمدتا افراد با شخصیت واقعی و حقیقی خود در آن حضور دارند و خیلی هنر میخواهد که به دروغ خود را در این شبکه ثابت کنند که در کشور توسط کاربران ایرانی استفاده میشود اما به علت محدودیت استفاده از چنین شبکههایی ما همواره متحمل آسیبهای آنها هستیم.» (اینجا)
صحبت من در باره تلویزیون، تازه نبود. 20 مهر 1394 در باره ابعاد رسانه ای فاجعه منا در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی صحبت کرده بودم (اینجا( و تیتر شده بود که «تلویزیون تشدید کننده آسیب های اجتماعی است»، و در دانشکده علوم اجتماعی صحبتی کرده بودم که بعدا یادداشتی شد در 29 مرداد 1392 با عنوان «تلویزیون خوب در ماه رمضان، تلویزیون خاموش است» (اینجا(و در شفقنا منتشر شد و خبر با رویکرد مثبت در خبرگزاری تسنیم (اینجا( و پایگاه علوم اجتماعی اسلامی ایرانی (اینجا( بازنشر داده شده بود. یک بار هم در دیدار جامعه شناسان با رییس سازمان صدا و سیما (اینجا( از نحوه انتشار اخبار در صدا و سیما انتقاد کرده بودم.
در این سخنرانی هم مشخصا گفته بودم که «من به عنوان کسی که بخش زیادی از سرمایه اجتماعی را از رادیو و تلویزیون دارم و افتخار میکنم که کار کردم در این رسانه، آنقدر حق دارم که بتوانم انتقاد کنم». متن پیاده شده صحبت من در سخنرانی ایسپا در باره تلویزیون چنین بود:
«بنابراین ما به جای خواندن، چرخیدن و ول گشتن را در فضای مجازی میبینیم که هیچ اثر مثبتی را برای ما ایجاد نمیکند. یک زمانی تلویزیون اعتبار داشت. پستمن در کتاب زندگی در عیش و مردن در خوشی گفت: اگر کسی 60 سال تلویزیون ببیند، قطعا خرفت خواهد شد. چون مدام اطلاعات جزیی را میبیند و تلویزیون چون تصویر است، جزیی است. آلان از تلویزیون منحطتر شبکههای مجازی است و ما نمیخواهیم بگوییم تلگرام و شبکههای مجازی نباشد، کارکرد خوب دارد و گروههای کوچک با هدف مشخص دوستی، کاری، فامیلی، گروههایی هستند که اتفاقا بسیار برای بحث و گفتوگو بسیار خوب است و قطعا خوب است.
اما این کانال که شده یک منبع اصلی اطلاعرسانی اولا نشان میدهد که فضای رسمی اطلاعرسانی ما غلط است و سیستم خبری ما ناقص است و غیرقابل اعتماد است. آنچه که در رسانههای رسمی مطرح میشود، خواست مردم نیست، مردم خواست خود را به گونه دیگری دارند اعمال میکنند و مردم مقصر نیستند اما همین مردم هم که نیازهای واقعی شان به آنها ارائه نمی شود دارند وقتشان را به بدترین شیوهها تلف میکنند و دور میریزند. این همه اطلاعات هیچ فایدهای ندارد و خیلی بهتر است که لااقل بخشی از فرهنگ حداقل طبقات فرهیختهتر این باشد که موبایل نداشته باشند یا اگر دارند، اسمارت فون نباشد یا اگر دارند یک ساعتهایی آن را خاموش کنند. مثلا در آیفون گزینهای دارد به نام no distrub یعنی مزاحم نشوید، که زنگ نمیزند مگر کسانی که در favorites شما باشد و کسی که کار دو بار بیشتر زنگ بزند که خب حتما کار فوری دارد.
قاعدتا یک وقتی اگر بدانیم این دادهها یک وقتی سند می شود، خیلی تعجب میکنم که نسل جوان برخورد خیلی فانتزی با رسانه دارد و متوجه نمیشود که جامعه بیرحم است. و نمیشود Game over کنیم و از سر دوباره بازی کرد و نمیدانند اطلاعات آنها حفظ میشود. حتی الان در فیسبوک این اجازه را داده ایم که اطلاعاتی را که تایپ میکنیم ولی پست نمیکنیم همه ذخیره می شود، چه برسد به اطلاعاتی که منتشر شدهاند. بالاخره وقتی اگر خواستیم ازدواج کنیم ممکن است طرف مقابل بگوید password فیسبوک خود را بدهید. این خوبه که آدمها بدانند چه کار دارند میکنند مثلا در شبکههایی که مردم فحش مینویسند، مثلا در تصویر پستی که آن خانم هنرپیشه برهنه شد، دیدم حدود 350 هزار کامنت دارد. بعد کامنت رکیکترین فحشها را دارد. وقتی در چهره فرد کلیک میکنیم می بینیم که یک آدم معمولی است با تمام مشخصات و عکس و طبیعتا اگر من بدانم چنین آدمی آنقدر رکیک مینویسد، قاعدتا احتیاط میکنم در ارتباط با او.
یعنی میخواهم بگویم این فضای مجازی که آنقدر شوخی و Fun با او برخورد میکنیم واقعا میتوانند خطرناک باشند. میتوانیم واقعا به آدمها صدمه میزنیم و اینها بالاخره جرم تلقی میشود لذا این رسانه علاوه بر خوبی ها خیلی خطرناک است. مثل چاقویی که در دست داشتن آن میتواند خیلی خطرناک باشد اما نداشتنش اشکالی ندارد. خیلی از علتهای قتل میتواند قفل فرمان باشد دیگر رسانه را در حد قفل فرمان میتوانیم در نظر بگیریم که خطرناک است و منجر به خطر شود.
خواندن تقریبا رویه فراموش شدهای است و برای آنکه برگردیم به خواندن خیلی چیزها را باید درست کنیم و خواندن را فقط به معنای خواندن نمیدانم. شنیدن هم به معنای خواندن است ما تا 50 سال پیش نقالی و شاهنامهخوانی داشتیم. الان تقریبا از دنیای کتابها گذشتیم و نمیتوانیم توصیه کتاب را بکنیم و کتاب به احتضار دارد میرود. من فکر کتاب نیستم بلکه فکر نسل و جامعهای هستم که با انواع وهمیات زندگی میکند و آن را به عنوان یافته و علم میداند و این خطرناک است.
خاموش کردن موبایل – استفاده حداقلی از شبکههای اجتماعی – و طبیعتا خاموش کردن تلویزیون و بیرون بردن تلویزیون از اتاق نشیمن، به معنای عام و اختصاصا تلویزیون به معنای مشخصتر یعنی صداسیما. من صدا و سیما را بزرگترین آسیب اجتماعی در دنیای فعلی ایران میدانم و با هر محتوایی یعنی تلویزیون با هر محتوایی و صداوسیما به طور مشخص، خاموش کردنش هیچ ضرری ایجاد نمیکند.
یکجا نیچه میگوید خانه خود را در کرانه آتشفشان بسازید. یک جاهایی ریسک کردن و زیر بازی زدن است؛ امتحان کنید شاید کلا تلویزیون را تعطیل کنیم در جامعه ایران؛ خبر که نمیدهد، مردم هم که اعتماد خبری به آن ندارند، به کار هم که نمیآید و آن کاری را هم که دارد میکند فقط تحریف است بنابراین تعطیل شود هیچ اتفاقی نمیافتد یعنی من به عنوان کسی که بخش زیادی از سرمایه اجتماعی را از رادیو و تلویزیون دارم و افتخار میکنم که کار کردم در این رسانه، آنقدر حق دارم که بتوانم انتقاد کنم و معتقدم واقعا خاموش کردن تلویزیون اصلا مهم نیست. من دیدم در کشورهای اروپا و آمریکا رایج نیست خیلی تلویزیون دیدن. بنابراین برگشتن به زندگی عادی واقعی اینکه بیرون برویم قدم بزنیم، راهی است که بتوانیم از این فضای به شدت آشفته و خطرناک و نگران کننده خارج شویم و اگر وقتی ماند به کتاب هم برگردیم. به تعبیر سعدی، آنقدر ما قوت بی حاصل در اینجا ریختیم که دیگر جایی برای نفس کشیدن هم نیست. به زندگی کردن برگردیم، حالا برگردیم به زندگی اجتماعی و اگر شد کتاب و نشد هم نگران کتاب نیستم، فقط از این فضای بسیار نگران کننده و دهشتبار به زندگی واقعی برگردیم.»
این صحبت نیز با کلیدواژه «تلویریون بزرگترین آسیب اجتماعی در ایران است» بسرعت منتشر شد، چه در رسانه های داخلی و چه خارجی: رادیو فردا (اینجا(، من و تو (اینجا)، پیک نت (اینجا( و انقلاب اسلامی (اینجا(.
و البته از نوازش های دوستان داخلی هم بهره مند شدم!!!
روزنامه جام جم در صفحه سوم شماره 10 بهمن خود با عنوان «اندر احوالات جوادی» نوشت:
جمزاده را دیدم خیلی شاکی بود. گفتم چی شده، گفت: تاحالا خیلیها سعی کردن با تخریب صداوسیما به شهرت برسن اما اینکه یک مدیر فرهنگی هم اینکار رو بکنه دیگه بداخلاقیه خصوصا از یک طرف بیاد تو تلویزیون تا مشهور بشه و از طرف دیگه بگه صداوسیما یه آسیب اجتماعیه. تازه گفته صداوسیما را حذف کنن هیچ اتفاقی نمیافته. گفتم: آخه این بندهخدا نمیدونه که خیلیها رسانه ملی رو تخریب میکنن که بگن ما هستیم بابا چرا ما رو تو برنامههاتون دعوت نمیکنین. آخه دم خروس رو باور کنیم یا قسم حضرت عباس رو. شما که صداوسیما را بزرگترین آسیب اجتماعی میدونی اونوقت چرا نظرسنجی سرانه مطالعه کتاب رو تو برنامه تلویزیونی در معرض دید عموم میذاری، خلاصه دل پری داشت. اینو میگن نمک خوردن و نمکدان شکستن. تازه اگر همین مرکزی رو که الان جوادی رئیساش هست، تعطیل کنن چی میشه، اتفاقا کلی بیتالمال و هزینه جاری دولت کم میشه، حالا جوادی و غیرجوادی هم نداره، البته این یکی واقعا یگانه است.» (اینجا(
و این مطلب را همراه کرده بود با عکسی از من در برنامه مناظره با موضوع «سرانه مطالعه» شبکه اول تلویزیون در آبان 1393، که سومین و آخرین حضور من در تلویزیون بود (اینجا). جالب این است جام جم نقد می کند که من چرا نظرسنجی سرانه مطالعه کتاب را در برنامه تلویزیونی در معرض دید عموم گذاشته ام، و لابد در مناظره با موضوع سرانه مطالعه، ذکر آمار سرانه مطالعه جرم است!!!!!
کیهان هم در مطلبی با عنوان «اظهارنظر عجیب!» در شماره 9 اسفند 1394 نوشت:
«رئیس پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اخیرا در اظهاراتی عجیب گفته است: «صدا و سیما بزرگترین آسیب اجتماعی ایران است.» وی در ادامه افزوده: «اگر مردم از صدا و سیما استفاده نکرده و به طور کلی آن را خاموش و حذف کنند هیچ اتفاق منفی برای آنها نمیافتد.» جوادی یگانه در ادامه عنوان کرد: «زمانی که تلویزیون در میان مخاطبان دارای اعتبار بود یک دانشمند و محقق مدعی شد که چنانچه کسی 60 سال مدام تلویزیون ببیند قطعا خرفت خواهد شد. این در حالی است که الان شبکههای مجازی وضعیتی به شدت منحطتر و بدتر از تلویزیون دارند». وی سپس در تعارضی آشکار رسانههای همگانی اینترنتی از جمله اینستاگرام، فیسبوک و یوتیوپ را رسانههای تعاملی قلمداد کرده و برخی از کانالها را مورد ستایش قرار داده است. جوادی یگانه اما به این پرسش پاسخ نداده چرا در زمانی که خود یکی از مدیران پژوهشی صدا و سیما بوده، چنین ادعایی را مطرح نکرده است؟ ضمن اینکه مسئول یک مجموعه پژوهشی و تحقیقاتی بودن اتکا به دادههای تحقیقی و نظرسنجیهای محققانه نباید اینگونه با مطلقاندیشی، نظریهای را که فاقد پایه و اساس علمی است در افکار عمومی عنوان نماید.» (اینجا)
روزنامه ستاره صبح هم در شماره 7 بهمن 1394 نوشت:
«به گزارش خبرگزاری «این برنامه ها رو خودتون هم نگاه می کنید؟» و نقل از پایگاه خبری تحلیلی«آموزش کتلت در زمان قرائت متن برجام!» رییس پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی (واقعا بعضی ها با این عناوین شغلی کمک می کنند نصف ستون طنز ما پر بشه!) اعلام کرده: «صدا و سیما خودش یه آسیب اجتماعیه!» در این رابطه آسیب اجتماعی طی تماسی به خبرنگار جیزنیوز گفت«ناموسا شوخی هم حدی داره!» وی همچنین افزود: «توهین هم حدی داره» و ادامه داد: «صدا و سیما خودتی!» و در پایان اعلام داشت: «آینه آینه». (اینجا(